بازگشت به سرشت آغازین
[ایچیون Ichiun]
ایچیون می گوید: ما برای توضیح کنش اسرارآمیز خرد آسمانی یا سرشت آغازین در انسان، از بیان های گوناگون استفاده می کنیم، اما موضوع اصلی بازگشتن به معصومیت انسان اولین است، یعنی به معصومیت نوزادی، که غالبا حد بزرگ (تای کیوکو، به چینی دای- جی)، یا طبیعت در هستی اش، یا حالت بی کنشی یا تهیت خوانده می شود. اما غالب مردم، به جای دیدن مستقیم این حقیقت، به کلمات و تعبیرات خودشان می چسبند و به بیش از پیش گرفتار کردن خودشان ادامه می دهند، و سرانجام خود را در دامی سردرگم گرفتار می کنند. (1)
***
[سهراب سپهری]
Bodhi
آنی بود، درها وا شده بود.
برگی نه، شاخی نه. باغ فنا پیدا شده بود.
مرغان مکان خاموش، این خاموش، آن خاموش. خاموشی گویا شده بود.
آن پهنه چه بود: با میشی، گرگی همپا شده بود.
نقش صدا کم رنگ، نقش ندا کم رنگ. پرده مگر تا شده بود؟
من رفته، او رفته، ما بی ما شده بود.
زیبایی تنها شده بود.
هر رودی ، دریا، هر بودی بودا شده بود.
__ __ __ __
برتر از پرواز
دریچه باز قفس بر تازگی باغ ها سر انگیز است.
اما ، بال از جنبش رسته است.
وسوسه چمن ها بیهوده است.
میان پرنده و پرواز ، فراموشی بال و پر است.
در چشم پرنده قطره بینایی است :
ساقه به بالا می رود . میوه فرو می افتد. دگرگونی غمناک است.
نور ، آلودگی است. نوسان ، آلودگی است. رفتن ، آلودگی.
پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.
چشمانش پرتوی میوه ها را می راند.
سرودش بر زیر وبم شاخه ها پیشی گرفته است.
سرشاری اش قفس را می لرزاند.
نسیم ، هوا را می شکند: دریچه قفس بی تاب است.
***
[یزدانپناه عسکری]
مانع «من» دریچه قفس را بسته نگاه داشته است.
_________
1 - ذن و فرهنگ ژاپنی ، د. ت. سوزوکی، برگردان ع. پاشایی – تهران : میترا 1378 ص 216
2 - هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385