نگاهی به علل ارائه نظریه شکاف دانش یا شکاف دانایی
باور و انتظار عمومی این است که مهمترین تاثیر رسانه های جمعی در جامعه مدرن آگاه سازی بخش وسیعی از جامعه به صورت پایدار باشد. انتظار است که این رسانه ها سطح کمینه و متوسط دانش عمومی و سرعت گردش اطلاعات را افزایش دهند و نشر آن را تسهیل کنند و اختلاف دانش بین اقشار اجتماعی که ناشی از اختلاف در جایگاه اجتماعی و تحصیلات است را کاهش دهند. با این حال هرچقدر سطح دانش جامعه کمتر باشد مسلما سطح فرهنگی آن جامعه کم میشود.
فرضیه " شکاف دانایی" باور عمومی به کارآمدی رسانه های ارتباط جمعی در آگاه سازی مردم را به چالش میکشد به ویژه ظهور اینترنت بر تشدید این مسئله افزوده است.
باید توجه داشت که شکاف دانایی نتیجه عملکرد ضعیف اطلاع رسانی رسانه ها نبوده، بلکه بر این فرض مبتنی است که نشر اطلاعات در جامعه همگن نبوده و تابعی از ساختار اجتماعی است. بونفادلی ( نظریه پرداز معاصر علوم ارتباطات ) پنج عامل افزایش شکاف دانایی بر اثر سطح تحصیلات را چنین بر می شمرد:
1. مهارت های ارتباطی بیشتر و توانایی تفسیر بهتر اطلاعات در افراد دانش آموخته تر؛
2. دانش قبلی بیشتر و وسیع تر در افراد دانش آموخته تر که امر فراگیری دانش جدید را تسهیل میکند
3. تماس اجتماعی فرهنگی مناسب محلی و اجتماعی به عنوان منابع اطلاعات بین فردی؛
4. افراد دانش آموخته تر از توانایی ،ادراک حفظ و استفاده گزینش فرهنگی از اطلاعات بیشتر برخوردارند؛
5. ساختار نظام رسانه ای که در آن رسانه های چاپی محتوای غنی تری دارند. این رسانه ها بیشتر مورد استفاده افراد دانش آموخته قرار می گیرند.