حمیدرضا صفری
51 یادداشت منتشر شدهتفسیر بحران از نگاه نظریه بحران به علاوه یک
جامعه ایران در چرخه ای از “بی نهایت + 1”قرار گرفته در یک نگاه کلی، نظریه “بحران به علاوه یک” به این اشاره می کند که نظام های ناکارآمد و فرآیندهای نمایشی، به جای حل بحران ها، بحران های جدیدی تولید می کنند و این چرخه بی انتها ادامه دارد. هرعاملی که مفهوم را از مصداق جدا می کند مانند رفتار نمایشی، توهم زایی و مانند اینها که در حل مشکل هیچ نقشی نداشته و فقط موجب گذار نمایشی از بحران یعنی انبار کردن بحران می شود، همان " به علاوه یک" های این نظریه است. نظریه «بحران به علاوه یک»که چارچوب مفهومی آن توسط نگارنده مقاله (حمیدرضا بحران به علاوه یک) در سال 1404 (2025) ارائه شد، تلاشی است بنیادین برای تحلیل وضعیت های مزمن توسعه در جوامع دارای نظام های مدیریتی غیرشفاف و مبتنی بر تاویل. این نظریه مدعی است که در ساختارهای اجتماعی و مدیریتی ایران، بحران های واقعی (مانند بحران اقتصادی، اجتماعی، یا محیط زیستی) به درستی حل نمی شوند؛ بلکه هر بار که یک بحران به نقطه انفجار می رسد و مدیریت رسمی مجبور به واکنش می شود، پاسخی نمایشی و سطحی ارائه می گردد که بحران اصلی را پنهان کرده و «یک لایه اضافی» از توجیه، اصلاح صوری یا تغییر واژگانی بر آن می افزاید.این لایه اضافی، همان «به علاوه یک» است. این لایه، عملا سیستم را در وضعیت بحرانی نگه می دارد اما ظاهر امر را موقتا آرام می سازد. نظریه CP+1، بحران را صرفا یک اختلال نمی داند؛ بلکه آن را فرآیند بازتولید وضعیت بحرانی در قالب اصلاح نما تعریف می کند.برنامه های توسعه ملی، از جمله «برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران» (دوره زمانی 1404–1408)، در صورتی که از این منطق درونی پیروی کنند، محکوم به شکست هستند، زیرا ابزارهای آن ها صرفا برای مدیریت لایه «به علاوه یک» طراحی شده اند، نه برای رفع ریشه بحران اصلی.