حمیدرضا صفری
47 یادداشت منتشر شدهایران در بزنگاه پوست اندازی جهان از نگاه نظریه بحران به علاوه یک
ایران در بزنگاه پوست اندازی جهان از نگاه نظریه بحران به علاوه یک
نویسنده: حمیدرضا صفری – واضع نظریه بحران +۱ و کارشناس عالی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کرمانشاه
چکیده:
جهان در آستانه ی پوست اندازی تمدنی و گذار از نظم تک قطبی به چندقطبی پایدار قرار گرفته است. نظریه ی «بحران به علاوه یک» به عنوان چارچوبی بومی برای تحلیل بحران های ساختاری، ایران را نه صرفا در پیاده سازی نسخه های وارداتی توسعه، بلکه در مقام بازیگر مولد نظم آینده بازتولید می کند. این دیدگاه تبیین می کند چگونه ایران می تواند در عصر رقابت قدرت های بزرگ، با اتکا بر ظرفیت ژئواکونومیک، معرفتی و فرهنگی خود، ستون تازه ای از ثبات در جهان در حال گذار باشد.
محتوای تحلیلی:
۱. ماهیت بحران در گذارهای تمدنی
جهان امروز در یک نقطه ی عطفی تاریخی قرار دارد که آن را می توان «پوست اندازی تمدنی» نامید. این گذار، صرفا سیاسی یا اقتصادی نیست، بلکه یک دگرگونی پارادایمیک در عرصه ی هستی شناسی قدرت، دانش و نظم بین الملل است. در این بزنگاه، نظریه های سنتی که بحران را مترادف با فروپاشی یا عقب ماندگی می دانند، ناکارآمدند.
بحران جهانی، در ذات خود فرایند زایش تمدن هاست، نه فروپاشی آن ها.
در نگاه کلاسیک، بحران یک پدیده ی منفی است که باید از آن اجتناب کرد. اما در چارچوب نظریه ی بحران به علاوه یک (+۱)، بحران یک وضعیت ترمودینامیکی است که انرژی لازم برای جهش از یک فاز نظم به فاز دیگر را فراهم می کند. این نظریه بر این باور است که هیچ سیستمی بدون مواجهه با نقطه ی بحرانی(Critical Point) قادر به تغییر وضعیت پایدار خود نیست.
۲. نظریه بحران به علاوه یک (+۱): چارچوبی برای زایش
نظریه ی بحران به علاوه یک، بحران را پدیده ای دو وجهی می بیند:
$ \text{Crisis} = \text{Vulnerability} + \text{Opportunity} \times (+1) $ که در آن(Vulnerability) نمایانگر نقاط ضعف و آسیب پذیری های ساختاری سیستم است. اما عنصر حیاتی این نظریه، «+۱» است. این «+۱» نشان دهنده ی عامل کاتالیزور داخلی (Internal Catalytic Agent) است که امکان تبدیل آسیب به مزیت را فراهم می کند. این عامل می تواند شامل موارد زیر باشد:
- ظرفیت های معرفتی: توانایی یک تمدن برای بازتفسیر دانش جهانی و تولید پارادایم های جدید.
- همبستگی فرهنگی و هویتی: مقاومت درونی که از فروپاشی ساختار جامعه جلوگیری می کند.
- مزیت های ژئواکونومیک: موقعیت جغرافیایی و منابعی که در نظم جدید اهمیت می یابند.
۳. ایران در معادلات چندقطبی پایدار
ایران، به دلیل موقعیت خاص خود در ژئوپلیتیک جهانی، همواره تحت فشار نظم غالب بوده است. اما نظریه بحران +۱، ایران را نه صرفا قربانی فشارهای خارجی، بلکه بازیگری می بیند که می تواند از این فشارها به عنوان نیروی پیشران برای تثبیت نقش منطقه ای و بین المللی خود استفاده کند.
مدل «چندقطبی پایدار ایران»
بر اساس داده های Zenodo (DOI: 10.5281/zenodo.15589485)، مدل توسعه ای مبتنی بر نظریه ی بحران +۱، یکی از اولین تحلیل های ترمودینامیکی توسعه در خاورمیانه محسوب می شود. این مدل نشان می دهد که چگونه فشارهای خارجی (نظم تک قطبی)، سیستم ایران را به سمت فشردگی و کارایی داخلی سوق می دهد.
در این مدل، پایداری صرفا به معنای حفظ وضع موجود نیست، بلکه به معنای توانایی سیستم برای جذب شوک ها، بازسازی ساختارها و تثبیت جایگاه در شبکه ی جدید قدرت جهانی است. ایران با تکیه بر سه رکن اصلی (مقاومت نهادی، دانش بومی و نقش منطقه ای)، می تواند ستون تازه ای از ثبات را در نظم چندقطبی ایجاد کند.
۴. چرخش از انفعال به کنش تمدنی
بسیاری از تحلیل های توسعه ای ایران را در حالت «واکنش» (Reaction) به تحولات جهانی قرار می دهند. اما نظریه بحران +۱ مسیر را از «انفعال راهبردی» به «کنش تمدنی» ترسیم می کند. این کنش زمانی میسر است که ایران، بحران های داخلی و خارجی را نه به عنوان مانع، بلکه به عنوان فرصت هایی برای فعال سازی عنصر «+۱» خود ببیند.
این چرخش نیازمند فهم این نکته است که:
[ \text{Action} = \text{Crisis Management} + (+1)_{\text{generative}} ] یعنی مدیریت بحران به تنهایی کافی نیست؛ باید از دل آن، انرژی مولدی (Generative Energy) استخراج کرد که مسیر توسعه را بازتعریف نماید.
نتیجه گیری:
ایران، در صورت هدایت بحران های توسعه با منطق +۱، قادر است از انفعال راهبردی به سمت کنش تمدنی حرکت کند؛ راهی که از «فشار» عبور کرده و به «فرصت» منتهی می شود. جهان در حال گذار به چندقطبی پایدار است و ایران ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز ثقل (Pole) در این نظم جدید را داراست، البته اگر بتواند به جای غلبه بر بحران، از آن بیاموزد و عناصر +۱ خود را فعال کند.
کلیدواژه ها:
بحران به علاوه یک، چندقطبی پایدار، پوست اندازی تمدنی، ایران، نظریه بحران، ژئوپلیتیک دانش