حمیدرضا صفری
7 یادداشت منتشر شدهپیشنهاد مدلی جدید برای علوم اجتماعی در ایران
من با یک پژوهش گسترده بیست ساله در قالب چند طرح پژوهشی به کمک همکارم سعید غلامی نتاج امیری، با احترام برای جامعه علمی در علوم اجتماعی، نتیجه گرفته ایم که در ایران حداقل در حوزه اقتصاد (با قاطعیت) و در کلیت علوم اجتماعی با ورود مظاهر تمدن غرب، نه تنها علوم اجتماعی مثل اقتصاد وجود خارجی ندارند بلکه با کمال تآسف به ابزاری در دست نخبگان فرصت طلب و فرصت طلبان نخبه در قالب گروه های ذی نفوذ، گروه های ذی نفع و نیز به وسیله ای برای پر کردن بین مفهوم و مصداق ابعاد مختلف این علوم، توسط نظامات سیاسی پس از مشروطه تاکنون مبدل شده است. برای این منظور با انجام پزوهش های مختلفی در قالب " بحران به علاوه "، " بازکاوی مفاهیم توسعه در ایران برای خروج از فریز اجتماعی" ، " مفهوم شویی و سو استفاده از مفاهیم توسط نظامات سیاسی پس از مشروطه"، " باز خوانی مفاهیم توسعه و جامعه شناسی تاریخی توسعه در ایران و استفاده از مفاهیم میان رشته ای چون نظریه عمومی سیستم ها، نظریه اقتضایی مدیریت، سیاهچاله های تاثیر گذار در تاریخ ایران، استفاده از استعارات مکانیک کوانتوم و علوم دیگر"، ضمن تاکید بر فقدان رویه های درست در دانشگاه و بخصوص در حوزه های علوم اجتماعی، به ارائه مدلی در این خصوص همت گماشته ایم. این مدل در قالب بکارگیری، استعارات، مفاهیم میان رشته ای و جایگاه علوم انسانی به عنوان علم شناخت انسان یعنی محور هستی و اجتماع انسانی، برای پرکردن خلا های موجود در علوم انسانی یعنی فقدان آموزش پایه ای و عمقی و نیز به تبع آن پژوهش (که نشانه ای از آن وجود ندارد) می باشد.