سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
361386 : Researcher ID نویسنده و پژوهشگر مبانی جرم شناسی و روانشناسی اجتماعی Author and resear
193 یادداشت منتشر شدهتالش : اندیشه ای در تاریخ از کتاب مجموعه پژوهش های تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی، گیلان زمین و هشتپر و طوالش ،
همایش بین المللی مطالعات تاریخ ایران دوره صفوی (اجلاس اول: پژوهش در منابع اصلی، نسخ خطی و اسناد)
... مقدمه و خلاصه ای از کتاب اندیشه ای در تاریخ ( ره آورد سفر ) که از سال ۱۳۹۲ توسط سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی
اقدام به تالیف و تنظیم آن شده است ، پس از سالها تلاش و تحقیق در قالب مجموعه پژوهشهای تاریخی ، فرهنگی ، و اجتماعی گیلان زمین و هشتپر و طوالش ، در سال ۱۴۰۲ تدوین و انتشار یافته است...

همه ی ما بر این موضوع اشراف خواهیم داشت که : هر وجب از خاک سرزمین ایران یادگار رشادت های دلاورانی است که برای حفظ ناموس و آزادی این دیار مقدس ، خاک پاکش را از خون خود رنگین کرده اند . یادگار سربازان و سردارانی که از همه ی هستی خود گذشتند تا خاک پاک ایران زمین زیر چکمه های بیگانگان لگدمال نشود ، ما امروز بی هویت نباشیم و به تاریخ خود و سرزمین خود 《ایران》افتخار کنیم . شاید تا زمانی که زندگی خود را در فاصله بین منزل و محل کار خلاصه کرده ایم از وسعت کشوری که در جای جای آن اتفاق های مهم و گاه جنگهایی که رخ داده است بی خبر باشیم ، اما کافی است با نگاه دیگری جستجو کنیم ، نگاهی که به دنبال نشانه ها باشد ، نشانه هایی از هویت ، مقاومت ، نشانه هایی از فرهنگها ، نشانه هایی از آداب و سنن و خلاصه احیای تاریخ گم شده که در آن می توان نشانه هایی از جانفشانی مردان و زنانی که در راه آرمانهایشان از جان خود و عزیزانشان گذشته اند را پیدا کرد و این بی انصافی است که اگر هنری ، قلمی ، قدمی و مسئولیتی داشته باشیم بی تفاوت بمانیم و به راحتی از کنار آن بگذریم ؟ چون آینده گان هرگونه کم کاری در این راستا را چیزی جز خیانت نام دیگری بر ما نخواهند نوشت . لذا از این جهت این انگیزه در فکر و جسم و روح این حقیر به وجود آمد تا به تاریخ و هویت یکی از شهرهای شمالی کشورمان که از توابع استان گیلان است به تحقیق و شناسایی آن از نظر جغرافیایی و غیره بپردازیم ؟ و آن شهر ، شهری نیست به جز شهر تاریخی تالش معروف به 《هشتپر 》شهری به جا مانده از عهد قدیم در شمال میهن اسلامی مان از توابع استان گیلان که مابین ۶۰ کیلومتری بندر انزلی و ۷۵ کیلومتری آستارا قرار دارد . تالش 《هشتپر》سرزمینی زیبا و بکر ، به جا مانده از عهد قدیم زیبا و با غرور ، سرسبز و استوار چون نوعروسان . به هر جای آن شهر که نظاره کنیم و قدم بگذاریم ! رد پای اصالت و صداقت را در این شهر می بینیم ، در شهری که صدها روستا به آن متصل می شود ، روستاهایی که سردار جنگل را به خود دیده است، روستاهایی که شاید از تاریخ دور افتاده و جا مانده باشند ، روستاهایی که فرهنک ، اصالت و صداقت همچون بارانهای باطراوت و حیات بخشش از آن می بارد ؟
اما افسوس که در زمینه تاریخچه این سرزمین اهورایی به طور یکپارچه که بتواند قدمت تاریخی ، فرهنگی ، اجتماعی ، دینی و مذهبی آن را مورد برسی قرار داد کمتر کار شده است . برسی و تحقیق در خصوص این شهر تاریخی به جا مانده از تاریخ کهن ایران در لابلای تواریخ عمومی و محلی و منابع جغرافیایی کار بسیار مشکلی است چراکه در این تحقیق و بررسی می توان گفت که شاید دوره ساسانیان و ماقبل آن را من حیث المجموع در بر می گیرد.
انشاالله تالیف و گردآوری این کتاب که از تفکرات و اندیشه های استادان و اندیشمندانی حاذق همچون دکتر علی عبدلی تاریخ نویس ، استاد شهرام آزموده محقق و روزنامه نگار ، دکتر محمد تقی رهنمایی ، دکتر محمدرضا خلعتبری رئیس پژوهشگاه تالش و دیگر محققان ، گردآوری و تدوین گردیده است بتواند راهی برای اندیشیدن جوانانمان در کشور ایران اسلامی باشد و در حفظ و حراست از آن کوشا باشند .
بجاست که پس از این مقدمه فشرده با توجه به اینکه مورد بی مهری بعضی از مردم و مسئولین تالش قرار گرفتم از فرماندار وقت جناب آقای کریم شعبانی ، شهرداری محترم و شورای اسلامی شهرستان تالش ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای بهرام خوشحال ، سازمان میراث فرهنگی و نیروی انتظامی شهرستان تالش که بنده را تا پایان نوشتن این تاریخچه کمک و یاری نمودند ، تشکر و سپاسگزاری کرده و از خداوند منان جزای خیر را برایشان مسئلت می نمایم .
سعید کیوان پور:شیرانی بیدآبادی

نکته :
قبلا باید عرض نمود که بنا به گفته محققان در یک تحقیق تاریخی از مهمترین اصول قابل توجه ، وجود اسناد ، مدارک و شواهد متقن و ارزیابی هرچه صحیح تر آنها در رهیافت به هرچه نزدیکتر شدن به واقعیت هاست .
هرگونه تاثیر گذاری ، احساسات شخصی و جهت گیری های برخواسته از دلبستگی ها و تعصبات سیاسی ، قومی و ایدئولوژیکی می تواند به اصالت و کارایی یک تحقیق خدشه وارد کند و از اعتبار علمی آن بکاهد . آنچه ما امروز از تاریخ ایران و ایران باستان می دانیم با آغاز حفاری هایی که از اواخر قرن نوزدهم در ایران شروع شده شکل گرفت و کلا در اکتشافات و تحقیقاتی که طی قرون ۱۹ و ۲۰ در ایران انجام شد بخش هایی از تاریخ این سرزمین را به مردم ایران و جهانیان معرفی کرد ، طی سالیان گذشته بسیاری از مقامات نظام به وجود بحران (هویت) در جوانان تاکید کردند و خواستار راهکارهایی برای برون رفت از این مسئله مهم شدند ، مهمترین مسئله ای که می تواند جوان را به نقطه ثابت هویتی برساند آشنایی دقیق و پالایش با تاریخ وطنش می باشد . تا جوان به گذشته خویش و تاریخش واقف نباشد هرگز نخواهد توانست امروز را خوب درک کند ، و به همین علت هرگز موفق نخواهد شد که فردای درخشانی را رقم بزند .
شاید بتوان این اقدام را زمینه ساز ایجاد پژوهش گاه تاریخی دانست که در آن مورخین و باستان شناسان مستقل از هر طیف و اندیشه ای کنار هم به کندوکاو از تمام شهرها ، روستاها و جمع آوری کل تاریخ از تک تک آنها در پیشینه ی این سرزمین پر افتخار بنشینند و در کل نه اینکه فقط به شهر تاریخی تالش بسنده کنیم بلکه بایستی ایران را آنچنان که بوده و هست به آیندگان و جهانیان معرفی کنیم . انشاالله"
و اما تالش :

(تالش مفهومی بزرگ برای گیلان زمین است ، در هر کجای گیلان که باشیم یک دنیا زیبایی می بینیم و تالش ! جنس این زیبایی ، دگرگونه تر از همه جاست . کوه ، جنگل ، دریا ، رودخانه ، دشت و شالیزار وقتی کنار هم چیده می شوند انگار که نقاش طبیعت یک تکه از بهشت برین را به ما اهداء کرده است .

سرزمین افسانه ای ، نگاشته به دریای نیلگون خزر با مردمانی دوست داشتنی و مهربان و البته میهمان نواز ، تالش سرزمین پرشکوه و نازنینی است که دست روزگار مانند پهلوانان تراژدی بزرگترین عزتها و گرانبهاترین مشقها را بر آن آزموده است ، امروز چون به این سرزمین اهورایی پای می نهیم آن را بسانی می بینیم که بر گذشته پر شکوه خود غبطه و غصه می خوریم ولی به محض آنکه پای به دشت و چمن زارهای آن می نهیم ، جلال و جبروت و شوکت دیروز آن را یادمان می آید ، از این سو دشت باستانی آق اولر و مریان را می بینیم که بر گرداگرد آن کوه های زیبای تالش بسان دلبرای طناز و سروناز دست در دست هم داده و به دور آن حلقه زده اند ، و در سویی دیگر تپه ماهور هایی را می بینیم که سر بر بالین ناز کوه های تالش نهاده است و به خوابی هزارساله فرو رفته و خیال برخاستن ندارد ( گورهای باستانی ) قوم تالش با تمدنی دیرینه و افتخار آمیز قبل از آریایی ها در ایران سکونت داشته اند و از قوم بومی ایران محسوب می شوند که حکومت مستقل کادوسیان را تشکیل داده بودند .
زبان مردم تالش ، تالشی است و از زمان های دور به این زبان تکلم می کنند . زبان تالشی بیشتر از زبان فارسی به زبان پهلوی قدیم (زبان ایرانیان باستان ) نزدیک است .
تالش نام قومی است که در غرب دریاچه کاسپین (خزر) به موازات کوه های تالش و در محدوده جغرافیایی از رود کوارا تا بریدگی سفید رود در کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان زندگی می کنند .
ولی محدوده ی کشور ما از عنبران و آستارا (تالش شمالی ) تا ماسوله ، فومن ، شفت (تالش جنوبی ) امتداد دارد .)
تالش نام شهرستانی است که به مرکزیت هشتپر در محدوده جغرافیایی از شمال به آستارا و از جنوب به شهرستان رضوانشهر ، و از شرق به دریاچه خزر و غرب به استان اردبیل محدود بوده و به وسعتی حدود ۲۲۱۵/۶ کیلومتر مربع بین ۵۵ دقیقه و ۴۸ درجه طول شرق و ۴۸ و ۳۷ درجه عرض شمال واقع گردیده و ارتفاع آن نسبت به دریا برابر ۸۰ متر است و جمعیت شهر آن تا سال ۹۰ بالغ بر ۵۰ هزار نفر و جمعیت روستائی ۱۳۲۳۴۸ نفر می باشد .
( نقل از شهرداری و شورای اسلامی شهرستان تالش)


تالش در گذر زمان :
تالش در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است .
این منطقه در دوره های مختلف تحت سلطه حکومت های مختلفی بوده و درعین حال ، هویت و فرهنگ خود را حفظ کرده است . امروزه ، تالش به عنوان بخش بزرگی از ایران با هویت فرهنگی و تاریخ غنی خود ، در حال توسعه و پیشرفت است .
تالش به عنوان یک اندیشه ؟
تالش نه تنها یک منطقه جغرافیایی است ، بلکه یک اندیشه و هویت فرهنگی است که در طول تاریخ شکل گرفته و در ذهن و قلب مردم این منطقه زنده است .
این اندیشه شامل ارزشها ، باورها و آرمان هایی است که مردم تالش به آنها پایبند هستند و در زندگی روزمره خود آنها را به نمایش می گذارند .

نکته :
پس از انقراض سلطنت ساسانیان و استیلای اعراب ، ایرانیان شخصیت خود را از دست ندادند و با قبول دین حنیف اسلام که موافق با اخلاق و افکار آنان بوده طولی نکشید که به طور مستقیم و غیر مستقیم زمام امور عالم اسلامی اعم از سیاسی ، اجتماعی ، ادبی و علمی را بر دست گرفتند به قسمتی که می توان گفت تمدن اسلامی همان دنباله ی تمدن قدیم ایران است . مقصود آن است که در طریق سیاست ، ایرانیان گوی سبقت از سایر ملل اسلامی بربودند و در علم و ادب پیشوای آنان شدند . عجبا در زبان عرب هم استادان عرب گردیدند و برای آنان جمع آوری لغات کردند ، صرف و نحو نوشتند و در تفسیر قرآن مجید و حدیث ، فقه ، تاریخ ، ریاضیات ، طب و غیره استعداد خود را ظاهر ساختند ، با اینکه تالیفات این دانشمندان به زبان عربی است معذالک ایرانیان عرب نشدند ، زبان فارسی و پهلوی ، از بین نرفت ،خلق و خوی ایرانی محو نگردید . چنانکه ادبیات فارسی بعد از اسلام گواه این دعوی است .
ایرانیان به تدریج تاتارها را رام کرده به تمدن آشنا ساخته و بالاخره آنان را به صبعه ی ایرانیان در آوردند و تقریبا همین معامله را با جانشینان تیمور کردند . دوره صفویه یکی از ادوار درخشان تاریخ ایران بعد از اسلام است ، پادشاهان این سلسله در آبادی کشور ، تقویت وحدت ملی ایرانیان بین تشیع و تسنن و رسمی کردن مذهب تشیع جدیت نمودند ، پس از افول اقبال صفویه نادرشاه افشار خاک پاک ایران را از اجانب پاک کرده و دامنه جهانگیری را تا مرکز هند رسانید ، متاسفانه پس از نادرشاه و کریم خان زند ایران در یک خواب عمیق فرو رفت و در مدت یک صد سال سلطنت آل قاجار قطعات مهمی از اراضی این کشور به دست بیگانگان افتاد و شهرهای پرجمعیت ویران و راه های آباد خراب گردید ، باب علم و صنعت پر و بسته شده و کلا استقلال ایران در معرض خطر افتاده و قشون بیگانگان در این مملکت آنچه می خواستند انجام دادند . مع الوصف همه به این امر واقف هستیم که دین اسلام وحدت و همگرائی است و به همه عوامل موثر در ایجاد و گسترش روابط حسنه و همسوئی عنایت خاص دارد و تمام عوامل تفرقه و جدائی را مردود دانسته است .
اسلام به زمان و مکان و نژاد و ملیت خاصی اختصاص ندارد و مسلمانان چه شیعه و چه سنی نباید از نعمت بزرگ اسلام که قلوب ملتها را به هم پیوند زده است غافل باشند و ؟ آری چه خبری بالاتر از وحدت و همبستگی و چه منکری زشت تر از تفرقه و پراکندگی .
اسلام به پیروان خود می گوید که این اختلاف رنگها و نژادها و زبانها که در ملت های روی زمین می بینی و آنها را ملاک جدائی و تفرقه ساخته اند چیزی اصیل و جوهری نیست ، در مجموع آن مردمی عزیز است و شریف که در راه تکامل انسانیت گام بر دارد ، در جامعه ی اسلامی دو نوع عامل وجود دارد ، یکی جدائی که پیروان مذاهب را از هم جدا می سازد و دیگر وحدت که دلها را به هم پیوند می زند ، اعتقاد به توحید ، نبوت و معاد روز قیامت و احترام و عمل به قرآن کریم و عبادات و قوانین ضروری دین و اصول اخلاقی عوامل وحدت مسلمانان هستند و این عوامل برای وحدت کافی است .
خوشبختانه این فرهنگ و باور در بین مردم تالش ( شیعه و تسنن ) بنا به قدمت تاریخی و رشد فرهنگی آنان باعث این وحدت گردیده است که به راحتی و به طور مسالمت آمیز در کنار یکدیگر مراودت و زندگی می کنند و در همه ی امور با یکدیگر مشترکند و این امر باعث گردیده است که رشد و ارتقای فرهنگ ایرانی را تالشان که دوری از تفرقه می باشد زبان زد جهان کنند .
از میان نهادهای اجتماعی نهاد مذهب برای مردم تالش همواره دارای اهمیت ویژه ای و از الزام آورترین و پرتعصت ترین بعد از اصفهان و تبریز می باشند . روابط مردم شهرستان تالش همانگونه که ذکر گردید همواره تابع طرز رفتار و کردار قانون ادیان الهی بوده و نسل بر نسل از پدرانشان این طرز رفتار را مثل خونگرمی و صداقت در اعمالشان را به ارث برده اند و فرهنگهای مختلف بر آنان اثرگذار نبوده است .
شهرستان تالش با وسعتی معادل ۸۷۲۲ کیلومتر مربع در ساحل دریای خزر و در انتهای غربی گیلان واقع شده است . این شهرستان از شمال به آستارا ، از شرق به دریای خزر ، از غرب به خلخال و اردبیل و از جنوب به شهرستان رضوانشهر محدود می شود. قسمتی از این شهرستان کوهستانی است و در امتداد کوه های مرتفع تالش در جهت شمالی _ جنوبی کشیده شده و قسمتی دیگر ، جلگه است که به صورت نوار باریکی بین کوهستان و دریای خزر واقع شده است .
چهار فصل تالش به خاطر زیبایی های خاصی که دارد بسیار معروف است و یکی از مناطق درجه یک سیاحتی کشور محسوب می شود. همانگونه که گفته شد اکثر مردمان این خطه را برادران و خواهران اهل تسنن تشکیل می دهند که در کنار ساکنین اهل تشیع زندگی مسالمت آمیزی دارند . انسجام و اتحاد این دو طیف مذهبی و مراودات و مناسبات خانوادگی آنها ، گویای خونگرمی و فرهنگ متعالی مردمان این منطقه می باشد . تاتها و تالشها ، ساکنین عمده این سرزمین، دارای تاریخی کهن و استوارند که نقش عمده ای در پی ریزی ساختار فرهنگی گیلانیان ایفا نموده اند . تالشیها اقوامی هستند که در تاریخ از آنها به نام کادوسها یا کاتوزیها نام برده شده . در گذشته از نظر سیاسی قدرت منطقه را در دست داشته اند.
زبان مردم تالش ، تالشی است و از زمان های دور به این زبان تکلم می کنند ، زبان تالشی بیشتر از زبان فارسی به زبان پهلوی (زبان ایرانیان باستان) نزدیک است .( زبان ترکی آذربایجانی نیز به صورت گسترده استفاده می شود ) تالشیها همواره تابع طرز رفتار و کردار قانون الهی بوده و نسل بر نسل از پدرانشان این طرز رفتار را به ارث برده اند و انسجام و اتحاد این دو طیف مذهبی و مراودات و مناسبات خانوادگی آنها گویای خونگرمی و فرهنگ متعالی مردمان این منطقه می باشد که شاید این طرز رفتار به آریایی ها برمی گردد.
در طبیعت شهر تاریخی تالش مناظری وجود دارد که قلم از وصف و ستایش آن ناتوان است . وقتی بر کنار دریای آن قدم می نهیم و زمزمه ی امواج را می شنویم و جلوه ی به هم خوردن کفها و غلتیدن صدفها را روی ماسه ها می بینیم و موقعی که در جنگل های بکر آن پای می نهیم ، در فراز و نشیب تپه ها و کوه ها جمال پرشکوه طبیعت را به نظر می آوریم ، همچنان با دنیایی از تفکر و اندیشه به عظمت و شکوه طبیعت پی می بریم و در جستجوی خالق آن هستیم و نیز ما را به این اندیشه و تفکر وا می دارد تا او را ستایش کنیم و شکرگزار تمام نعماتش باشیم و چهره ی بندگی را بر آستانه ی جبروت و عزتش بسازیم ، چرا که وصف طبیعت در خصوص شکوه و عظمت آن مافوق وصف و ادراک ما است !!
لباس زنان تالش :
لباس زنان تالش با قدمتی چند هزارساله ، بخشی از فرهنگ غنی و نمادی از هویت قومی و سنتی مردم این منطقه در استان گیلان است .

زنان تالش از روزگار کهن تا کنون رنگها را به پهنای طبیعت زیبای تالش درهم تنیده و پوشش زیبایی را تهیه کردند که هنوز هم زنده است و هر کس با دیدن این لباس به وجد می آید . لباسی که چندین رنگ در تار و پود پارچه درآمیخته و با دوخت های متنوع طراحی و آراسته شده است .
تالشی ها سینه به سینه آموختند ، طرح زدند ، دوختند و به تن کردند و گوشه گوشه بقچه های جهیزیه را با طرح های زیبا و متنوع زینت کردند و لباس های با قدمت تاریخی بسیار را نسل به نسل به یکدیگر هدیه دادند . شهرستان تالش همانطور که گفته شد از طبیعت زیبای منحصر به فردی برخوردار است که این زیبائی ها را در لباس زنان تالشی میتوان دید .

لباس زنان تالشی زیبائی های خاصی شامل روسری یکدست سفید ، جلیقه بعضا مزین به سکه های درشت ، پیراهن بلند تا مچ پا و دامنی که در زبان فارسی و بختیاری شلیته و در زبان محلی شلار خوانده می شود است . لباسی که از نیاکان ما به ارث مانده و با طبیعت زیبای تالش گلچین شده است باید به عنوان یک هویت ملی حفظ شود و زنان تالشی با به تن کردن آن زیبایی منطقه را بر همگان نمایان سازند .
نهادها ، ادارات دولتی و سرمایه گذاران خصوصی باید برای به جا ماندن این میراث فرهنگی چند هزارساله جدیت و تلاش بیشتری کرده و با اتخاذ تصمیمات لازم و برنامه ریزی های حساب شده از جمله برپایی نمایشگاه ها در سطح شهرها و دیگر اماکن از این هویت فرهنگی ایرانی اصیل حفاظت کنند .
همایش بین المللی مطالعات تاریخ ایران دوره صفوی (اجلاس اول: پژوهش در منابع اصلی، نسخ خطی و اسناد)







