نقش گروه های ذی نفوذ در عرصه سیاستگذاری رسانه
برای بسیاری از افراد دخیل در سیاستگذاری و مفسران این فرایند، فرایند سیاستگذاری رسانه ای مانند دیگر زمینه های سیاستگذاری عمومی به فرایندی گفته میشودکه درآن مسائل رسانه ای باتوجه به منافع عمومی بااین رویکرد بیطرفانه باسازوکارهایی برای تغییردادن موقعیت حل میشود. سیاستگذاری رسانه ای با این تعریف یک فرایند تکنیکی است که تغییرات سیاستگذاری در پاسخ به پیشرفت های فناوری که تغییر از رویکرد موجود را ضروری می سازد. نقش گروههای ذینفوذ در سیاستگذاری رسانه بدین معناست که گروه های ذینفوذ به عنوان عناصر اساسی در گستره سیاستگذاری رسانه ای مطرح هستند. گروههای ذینفوذ می توانند نقش اساسی و کلیدی در تصریح و بیان تقاضاها و خواسته های عمومی ایفا کنند و مسائل عمومی جامعه که از آن به عنوان ماده اولیه سیاستگذاری رسانه ای یاد می شود. باید به شیوه هایی در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد، شاید مناسب ترین و راحت ترین راه فعالیت گروه های ذینفوذ در ا جامعه باشد.
گروههای ذی نفوذ یا فشار به گروههایی اطلاق می شود که هدف و مقصود مشترکی را دنبال می کنند و از نفوذ و قدرت مسلط در یک زمینه برخوردارند و می توانند بر فرایند سیاستگذاری از جمله سیاستگذاری رسانه تاثیرگذار باشند. گروههای ذینفوذ به علت داشتن نفوذ و قدرت می توانند در به جریان انداختن، توقف و تصویب قوانین و سیاستگذاری ها، دخالت داشته باشند.
بیندرانتز (۲۰۱۲)، در پژوهشی با عنوان "گروههای ذینفوذ در رسانه" می گوید: "اعتقاد عمومی بر این است که راهبرد گروههای داخلی راهبردهای مورد نظر گروههای ذینفوذ است. سیاستگذاری های رسانه ای اغلب به عنوان «سلاح ضعیفان» شناخته شده است که عمدتا گروه هایی از آن استفاده می کنند که از دسترسی جذاب تر گروههای داخلی محروم هستند اما این فرضیه بر خلاف فرضیه ای است که معتقد است گروه های ذینفوذ سیاستگذاری ها را با هدف گذاری رسانه ترکیب می کنند .