نقد و بررسی دیدگاه عبدالکریم سروش از منظر حکمت صدرایی درباره ی رابطه ی علم و دین

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,422

فایل این مقاله در 36 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NSCSR01_034

تاریخ نمایه سازی: 20 مهر 1398

چکیده مقاله:

رابطه علم و دین از جمله مسائلی است از قرن شانزده و هفده میلادی همواره محل مناقشه بوده است. صدرالمتالهین و سروش ، دین را کامل و تمام می دانند که برای ادراک آن نیازمند فهمی به وسعت جهان هستی هستیم. دین، ثابت است؛ اما معرفت دینی بسبب ناتوانی فهم آدمیان از ادراک حقیقت تام، نیازمند تجدد و تکامل است. این تکامل در سایه توجه تام به همه علوم در تفسیر دین حاصل خواهد شد؛بطوریکه مجموع انسان و قرآن و طبیعت و شریعت بر روی هم یک کتاب است که برخی برخی دیگر را تفسیر می-کند. علوم نیز از یکدیگر متاثر خواهند شد و بنحوی از انحاء با تغییر یکی، علوم دیگر نیز دگرگون می-شود.صدرا و سروش بر این مطلب متفق اند که علم ذاتا دینی و غیر دینی نیست بلکه انگیزه ها رنگ الهی یا غیرالهی به علوم خواهد داد.شایان ذکر است، سروش در مقام فهم دین، تنها به تبیین نقش علوم متعارف می پردازد و اولویت و ترتیب و ترتبی برای علوم در مقام فهم دین قایل نیست؛اما از نظر صدرالمتالهین، علم الهی همچون سنگ آسیابی است که باید در فهم دین، علوم گرد آن بچرخد تا بتوان به درک متوازن و صحیح از دین دست یافت. صدرا علوم متعارف را همچون قشری در فهم دین می داند که اگر از کشف قدسی استمداد نشود، حقیقتی از دین نصیب نخواهد شد و علوم به مقدار تقرب به این معرفت، می بایست، معیار فهم دین قرارگیرد.

نویسندگان

سیدمهران طباطبایی

دانشجوی دکتری حکمت متعالیه، دانشگاه اصفهان