رابطه قانون اخلاق و تربیت اخلاقی در فلسفه تربیتی کانت
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,161
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ELMCONF02_019
تاریخ نمایه سازی: 14 مهر 1398
چکیده مقاله:
کانت در عقل عملی، همچون عقل نظری به دنبال یافتن اصول پیشین است. در واقع او می خواهد بنیانی برای عمل و ضرورتی برای فعل اخلاقی بیابد. کانت قانون اخلاق را به عنوان اصلی پیشین در عقل عملی قرار می دهد و بر مبنای آن، آزادی و اختیار را در انسان نتیجه می گیرد. او معتقد است در عقل عملی، اراده انسانی فراتر از روابط و قوانین علی و معلولی، برای خویش قانون وضع می کند. از این رو اراده به لحاظ قانون گذاری، همواره خود را آزاد می یابد. در واقع اراده انسان بر مبنای آزادی خود، برای خویش قانون وضع می کند و این وضع قانون، او را موظف و مکلف می سازد. بنابراین آزادی اراده همان موظف نمودن خویش است. اراده وظیفه خود می داند که با قانون خویش که همان قانون اخلاق است همواره هماهنگ باشد، اما انسان طبیعتی دوگانه دارد، از طرفی متمایل به خیر و پیروی از قوانین اخلاقی است و از طرف دیگر متمایل به شرارت و قانون شکنی است و از این رو طبیعت انسانی می تواند اراده را از هماهنگی با قانون اخلاق بازدارد. پس انسان نیازمند عاملی است که طبیعت خیر را بر طبیعت شر پیروز گرداند و این عامل، منش و شخصیت است. در واقع منش انسانی، داشتن عزمی راسخ در پیروی از قوانین اخلاقی است و این شخصیت ثابت قدم جز از طریق پرورش صحیح استعدادهای طبیعی انسان فراهم نمی آید. به دیگر سخن منش اخلاقی همان استعدادهای طبیعی آدمی است که در راستای غایت انسانی خود پرورش و فعلیت یافته اند. از این رو کانت انسان را محتاج تعلیم و تربیت می داند. او تربیت اخلاقی را به عنوان یکی از مهمترین مراحل آموزش و پرورش و عامل پرورش شخصیت و منش انسانی می داند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ابوالفضل محمدجعفریزدی
دانشجوی دکتری
علیرضا حسن حیدری
کارمند آموزش و پرورش