بررسی عملکرد صافی های سیگنال تحلیلی و نقشه تتا در تخمین لبه های بی هنجاری مغناطیسی

در نقشه های مغناطیسی قرار گرفتن بی هنجاری های مغناطیسی در کنار یکدیگر باعث ایجاد پیچیدگی های در نقشه های مغناطیسی می شود در نتیجه کار تفسیر را مشکل می سازد. در این مقاله برای تشخیص لبه از دو روش سیگنال تحلیلی و نقشه تتا استفاده شده است که مزیت استفاده از این تابع به دلیل مستقل بودن شکل دامنه ی آن از پارامتر های جهت دار می باشد . در این مقاله با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب کارایی این دو صافی را بر روی داده های مغناطیسی حاصل از یک مکعب 200 در 200 متر مورد بررسی قرار دادیم که نتایج مربوطه نشان می دهد، صافی سیگنال تحلیلی فقط توانایی شناسایی دو لبه از چهار لبه بی هنجاری را داشت که در مواردی دو لبه ی شرقی-غربی و در مواردی دو لبه ی شمالی –جنوبی را با دقت مناسب نمایش داد . صافی نقشه تتا با خطای بسیار زیاد (در حدود 30 متر) تنها می تواند شمایلی کلی از لبه های بی هنجاری را نمایش دهد. در پایان داده ها ی مغناطیسی را به نوفه با درصد 0,01 و 0,001 آلوده نمودیم و اثر صافی سیگنال تحلیلی و صافی نقشه تتا را بر روی آن بررسی کردیم. در نهایت مشاهده خواهیم کرد، هر چه میزان نوفه بیشتر می شود لبه های بی هنجاری تار تر می شوند.

کلیدواژه ها:

سیگنال تحلیلی ، نقشه تتا ، بی هنجاری مغناطیسی ، تعیین لبه ، نوفه