بررسی رابطه بین اهرم مالی و مالکیت مدیریتی با هزینه نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 613

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BEACONF01_082

تاریخ نمایه سازی: 23 شهریور 1398

چکیده مقاله:

جداسازی مالکیت از مدیریت به ایجاد تضاد منافع بین مالک و مدیر منتهی می شود. مدیران همیشه در جهت منافع مالکان فعالیت نمی کنند و ممکن است از دارایی های شرکت استفاده نامعقول نمایند. وجود تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می تواند به مشکلات نمایندگی منتهی شود که بر اساس نظریه نمایندگی، دارای هزینه است . هزینه های نمایندگی در نتیجه جداسازی مالکیت از مدیریت افزایش می یابد. در این شرایط وجود یک مکانیزم کنترلی که به صورت نسبی تضمین کننده شفافیت اطلاعات گزارش شده در صورت های مالی باشد، ضرورت می یابد. این مکانیزم در قالب حسابرسی و توسط حسابرسان مستقل ارائه می گردد (کوکی و گوئیزانی .(2009 حسابرسی مستقل یکی از انواع کنترل هایی است که می تواند اطمینان معقولی را به مجموعه وسیعی از سهامداران ارائه دهد. براساس ادبیات تئوری نمایندگی، با افزایش تعارضات نمایندگی، تمایل واحدهای اقتصادی به انتخاب موسسات حسابرسی مستقل افزایش می یابد(جمالی و همکاران، .(1394هزینه های نمایندگی از ناهمسویی منافع مالکان و مدیران شرکت ها و در نتیجه تفکیک مالکیت و کنترل ایجاد می شوند. مدل نمایندگی یک سری مکانیسم های راهبری را شناسایی می کند که منافع نمایندگان و مالکان را همسو کرده و هزینه های نمایندگی را کاهش می دهد. تعارضات نمایندگی بین مدیران و سهامداران احتمالا0 از طریق فعالیت های نظارتی سهامداران نهادی کاهش پیدا می کند. سهامداران نهادی ممکن است نظارت های بیهوده ای شوند با این حال، آنها زمان کوتاه و یا منابع کم در اختصاص به نظارت فعال دارند. فرضیه ی نظارت فعال استدلال می کند که سرمایه گذاران نهادی برای نظارت بر عملکرد شرکت انگیزه دارند، چرا که آنها نسبت به سهام داران کوچک تر از بهره های بیشتری برخوردار خواهند شد و همچنین به علت قدرت رای دهی بیشترشان امکان ترویج اقدامات اصلاحی را در صورت نیاز دارند. انتظار می رود تا سرمایه گذاران نهادی ارزش دارایی های در اختیارشان را حفظ کنند، از جمله نظارت بر عملکرد شرکت هایی که در آنها سرمایه گذاری می کند. عقیده مخالف توسعه فرضیه ی نظارت غیرفعال نشان داده شده است که بیان می کند سرمایه گذاران نهادی انگیزه های محدودی برای نظارت فعالانه مدیریت کنونی دارند. رابطه قوی و مثبتی بین ارزش شرکت و کسری از سهام نگه داشته شده توسط سرمایه گذاران نهادی وجود دارد )رضایی و همکاران،1389 (. در این میان، یکی از اهداف مدیران شرکت کاهش هزینه سرمایه و در نتیجه حداکثرکردن ثروت سهامداران می باشد. ساختار سرمایه یکی از ابزارهای موثر مدیران در جهت مدیریت هزینه سرمایه می باشد. ساختار سرمایه بهینه زمانی ایجاد می شود که مدیران بتوانند هزینه سرمایه شرکت را به حداقل برسانند. اولین پژوهش در رابطه با ساختار سرمایه توسط مولر و مودیلیانی در سال 1958 ارائه شد .آنها در پژوهش خود اثبات کردند که ارزش شرکت با در نظر گرفتن مفروضات معین، تحت تاثیر تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نیست

نویسندگان

مریم عسکری

کارشناسی ارشد، گروه حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، مازندران، ساری

سیدحسن صالح نژاد

دکترا، عضو هیئت علمی، استادیار، دانشگاه علامه طباطبایی، مازندران، ساری