استراتژیهای ضد بازاریابی و مدیریت تقاضا در راستای بهبود رفتار مصرف

جوامع مختلف شامل کلیه سازمانهای دولتی و جامعه غیر نظامی به منظور بهبود رفتار مصرف با مشکلات متعددی مواجه می گردند. این عادات مصرف و الگوها در حال تبدیل شدن به یک منبع نگرانی برای تمامی سازمان های مشغول به کار درامور مرتبط با سلامت عمومی، زیرساخت ها، و دیگران درآمده اند و این سازمانها سعی می کنند به شیوه های مختلف بر رفتار فردی و رفتار مشتری جهت هدایت به مسیر درست که در خدمت جامعه و اقتصاد باشد تاثیر گذارند.در اینجا نقش ارزشمند ضد بازاریابی همانند بازاریابی که درطرف مقابل انجام می شود که به معنی تلاش برای تحت تاثیر دادن تقاضا با کاهش یا محدود کردن آن از طریق محدود کردن تمایل به مصرف غیر موجه و ناسالم بسیاری از محصولات می باشد.چنانکه بسیاری از محققین آن را عنوان نموده اند ضد بازاریابی یک فرآیند ترغیب مشتری برای تغییر نگرش آنهادر برابرمحصولات و خدمات می باشد. با توجه به اینکه عرضه بیش از حد محصولات و خدمات در سراسر جهان در حال سخت شدن است و هزینه های بالای توزیع محصولات و دستیابی و حفظ مشتریان سود آوری سازمانها را کاهش داده است، مقصود اولیه خیلی از شرکتها برای اجرای ضد بازاریابی، کاهش دادن هزینه هابرای مدیریت روابط است اما هدف واقعی،تبدیل مشتریان با سودآوری پایین به مشتریان با سودآوری بالا بدون هیچ هزینه اضافی می باشد که در این راستا شرکتها، مدیریت سود خود را با انجام استراتژی ضد بازاریابی و مدیریت تقاضا به جای وسیع کردن اندازه شرکت و یا عرضه بیش از حد در زمان کمبود، اجرا می نمایند

کلیدواژه ها:

ضد بازاریابی ، مصرف ، مدیریت تقاضا