بررسی تطبیقی عناصر بینامتنی در ادب عرفانی کلاسیک و اشعار سهراب سپهری

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 582

فایل این مقاله در 33 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PLRC01_057

تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398

چکیده مقاله:

استفاده از نظریه های ادبی جدید از جمله بینامتنیت در بررسی متون ادبی، میتواند در فهم و واکاوی گوشه های پنهان این گنجینه گسترده بسیار راهگشا باشد. از این رو، این پژوهش تلاشی است برای یافتن ردپای متون عرفانی کلاسیک یا به عبارتی بینامتنیت در هشت کتاب سهراب سپهری. بینامتنیت به رابطه میان متنهای ادبی اطلاق میشود. این اصطلاح نخستین بار توسط ژولیا کریستوا در اواخر دهه شصت میلادی پس از بررسی آرای باختین مطرح شد. بر اساس رویکرد بینامتنیت، هیچ متنی خودبسنده نیست و هر متن در آن واحد هم بینامتنی از متون پیشین و هم بینامتنی برای متون پسین خواهد بود. سپهری از معدود شعرای معاصر است که به داشتن مشربی عرفانی شهره است و آراءو نظریات عرفانی او به شکل کاملا0 محسوسی به آراء و نظریات بزرگانی چون سنایی، حافظ و به ویژه مولانا شبیه و قابل انطباق است؛ به همین دلیل، شعر سپهری از عناصر و مناسبات بینامتنی فراوانی برخوردار است. این مقاله در صدد است تا بنیادهای عرفانی و آموزه های صوفیانه سپهری را با اندیشه ها و تعابیر صوفیان گذشته سنجیده و اشتراکات آنها را بازنماید. برآیند تحقیق حاکی از آن است که مضامین عرفانی موجود در اشعار سپهری، واگویه ای هنری و خلاقانه از متون عرفانی پیشین است.

نویسندگان

مسعود سپه وندی

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد.