بررسی مولفه های ساختار سازمانی روابط مبتنی بر اعتماد در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه 9 آمایشی با رویکرد کارآفرینی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 598

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MSEMSMED13_069

تاریخ نمایه سازی: 29 تیر 1398

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: اعتمادسازی موجب اثربخشی و حذف موانع موجود در ساختارهای سازمانی می شود. وجود اعتماد، همکاری، هماهنگی و انسجام در بین کارکنان موجب شکل گیری ایده های جدیدی می شود که برای کل سازمان مفید خواهند بود. ساختارهای دانش محور به دلیل نیاز شدیدی که به تسهیم دانش و نوآوری دارند باید به جای کنترل محوری بر اعتماد محوری مبتنی باشند. برای تسهیم دانش لازم است سطح بالایی از اعتماد و خوش بینی در بین اعضاء هیات علمی و مدیران وجود داشته باشد. افراد توانمند دانش را به آسانی در بین دیگران توزیع می کنند. روابط مبتنی بر اعتماد موجب شفافیت سیاسی، ارتباطات موثر و تقویت مهارت های همکاری در بین افراد می شود گذار کلی ساختار سازمانی دانشگاه ها نشان دهنده روندی است که در یک محیط پویا، ساختار سازمانی باید عاطفی تر از عقلانیت جامع، تعاملی تر، منعطف تر و اعتماد محورتر باشد. به طوری که اهمیت این موضوع از نظر متخصصین کارآفرینی تا به حدی است که تحقق دانشگاه کارآفرین بدون اعتمادسازی بین تحقق اهداف دانشگاه و خواست اعضای هیات علمی و دانشجویان محقق نخواهد شد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی مولفه های ساختار سازمانی روابط مبتنی بر اعتماد در دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه 9 آمایشی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی می باشد جامعه آماری شامل کلیه مدیران و متخصصان مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه 9 آمایشی کشور به تعداد 614 بود. که با استفاده از فرمول کوکران، 256 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 50 گویه ای بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی به تایید اساتید متخصص رسید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 95/0 بدست آمد. تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی با نرم افزار آماریSPSS14 انجام گرفت. یافته ها: از مجموع 256 پرسشنامه تکمیل شده، 220 نفر از شرکت کنندگان مرد (85/9%) و 36 نفر زن(14/1%) بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 807%±45/32 بود. آزمون نتایج نشان داد که میانگین همه ابعاد ساختاری دانشگاه های علوم پزشکی روابط مبتنی بر اعتماد شامل(اعتماد سازی سازمانی، مشارکت سازمانی، هماهنگی سازمانی، اعتماد محوری)در وضعیت موجود کمتر از حد متوسط(3) بود که این رابطه ها از نظر آماری، معنی دار بود( 0/0001=p ). نتیجه گیری: میزان روابط مبتنی بر اعتماد در ساختار سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه 9 آمایشی کشور کمتر از حد متوسط بود. این یافته نشان می دهد که مدیران توانسته اند فرهنگ اعتماد را در دانشگاه ایجاد نمایند. عواملی مانند توجه به منافع کارکنان، رعایت انصاف و عدالت از راهبردهای عنوان شده به منظور ارتقاء سطح اعتماد در دانشگاه است. رهبر باید به نیازها و منافع کارکنان حساسیت نشان دهد، در جلسات، منافع آن ها را حفظ کند و نسبت به آن ها خیرخواه باشد. در واقع، اعتماد متقابل یکی از الزامات سازمان های ارگانیک و مشارکت محور چون دانشگاه می باشد. وقتی که سطح اعتماد در روابط میان اعضاء سازمان بالا باشد، افراد تمایل بیشتری به تبادل دانش دارند. در سطوح بالای اعتماد در بین اعضای سازمان، تاثیری مثبت بر نوآوری از راه تبادل اطلاعات وجود دارد. برهمین اساس، اعتماد زمانی در دانشگاه توسعه می یابد که کانال های اطلاعاتی باز باشد لذا ضرورت دارد که متولیان دانشگاه های علوم پزشکی ساختار سازمانی را طراحی نمایند که بسترعدالت، انصاف و اعتماد محوری را در نزد اعضای هیات علمی و کارکنان افزایش دهد تا موجبات افزایش اعتماد، همکاری، هماهنگی و انسجام میان اعضاء موجب شکل گیری ایده های جدید، نوآوری و خلق فرصت های نو گردد.

کلیدواژه ها:

ساختار سازمانی ، روابط مبتنی بر اعتماد ، دانشگاه علوم پزشکی

نویسندگان

علی رئیسون

دانشجوی دکتری دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

محمدرضا رئیسون

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند

فرشید عابدی

دانشیار دانشگاه علوم پزشکی بیرجند

یحیی محمدی

دکتری برنامه ریزی درسی مرکز توسعه مطالعات دانشگاه علوم پزشکی بیرجند