عدالت؛ ناکارا در استنباط فقه فردی، معیار برای فقه حکومتی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 300

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICJE01_008

تاریخ نمایه سازی: 26 تیر 1398

چکیده مقاله:

تاثیری که عدالت می تواند در فرایند استنباط و تفقه بگذارد میتواند در دو ساحت باشد: اول- عدالت به عنوان یک قاعده فقهی که می تواند در استنباط یا تطبیق حکم مانند دیگر قواعد فقهی نقش داشته باشد. دوم- برای استنباط نظام اسلامی نه یک موضوع، عدالت می تواند یکی از مقاصد شریعت برای رسیدن بدین امر باشد. به نظر می رسد هیچکدام از ادله ای که بر عدالت و رعایت آن تاکید می کند، بیانگر دخالت عدالت در فرایند استنباط فقهی نباشد. روایات تنها بر این مطلب دلالت می کنند که عدالت، امری اخلاقی و دارای فضیلت است که باید در جامعه اساس تمامی رفتارها باشد. عدالت در فرایند استنباط فقه فردی چیزی فراتر از حکمت احکام نمی رود و روشن است که با حکمت احکام نمی توان دست به استنباط زد. برخی از فقیهان معاصر برای اثبات دخالت عدالت عرفی در فرایند استنباط، چنین باور دارند حتی روایاتی که بر خلاف عدالت عرفی است و بنا به نظر عرف زمانه نوعی ظلم در آنها دیده می شود باید کنار گذاشته شوند. اما در مقابل، برخی دیگر به طور کلی نسبت به جایگاه قرآن در فقاهت چنین باور دارند که این گونه آیات، تنها بیانگر چهارچوب کلی اسلام است و نمیتوان همچون دلیل فقهی با آنان برخورد کرد. می توان اساسا مبنای دیگری طرح نمود مبنی بر آنکه عدالت در فرایند استنباط و حوزه فتوا و حکم الهی در فقه فردی نقشی ندارد و نمی توان احکام مستند به شارع را مقید بدان دانست، اما عدالت در تحقق اسلام و در عینیت بیرونی برای مدیریت و برنامه ریزی اجتماعی تاثیر تام دارد. اما نکته حائز اهمیت آنکه اجرای عدالت در جامعه اسلامی و دخالت آن در تحقق احکام، بر عهده ولی امر است که در دوران غیبت امام معصوم، بر دوش مجتهد جامع الشرایط(ولی فقیه) گذاشته شده است.

نویسندگان

علی الهی خراسانی

دانشجوی دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی/ دانشگاه عدالت