سیری بر مدل استاندارد با رویکرد سیستمی درفرایند آموزش کارکنان شرکت فولاد مبارکه اصفهان (مطالعه موردی)

بدون شک یکی از مهم ترین عوامل موفقیت سازمان ها در عصر کنونی استفاده موثر از منابع، به ویژه انسانی و بهره جستن از مدل های آموزشی متناسب با اهداف.خط مشی همه جانبه .و ماموریت های سازمان و ترکیب کارامد آن در اجرای راهبردهای سازمانی است. در حقیقت افراد سازمان، محور هر راهبرد و سیاست سازمانی و هرگونه بهره گیری از منابع هستند شرکت فولاد مبارکه اصفهان نیز به عنوان یکی از سازمان های تولیدی و ملی همچنین فراملی، به عنوان یکی از کارخانه های پیشتازدر کشور، تابع قوانین و سیاست هایکلان کشور، شامل قانون اساسی، چشم انداز نظام در افق ایران 1404 و سیاست های ابلاغی از سوی مسئولین اقتصادی و بزرگان نظام جمهوری اسلامی .که در بین سایر واحدهای تولیدی بی بدیل جلوه می نماید و منزلت آن به اقتدار همه جانبه ی کشورمان بر می گردد. لذا برای استفاده بهینه از منابع انسانی متخصص، داشتن یک الگوی راهبردی آموزشی متناسب با سیاست های کلی نظام و مدیریت نیروی انسانی فولاد مبارکه، جهت توانمندسازی هرچه بهتر منابع انسانی خودضروری می داند برای این منظور و دستیابی به الگوی مدیریت آموزش متناسب و راهبردی منابع انسانی در این کارخانه پیشتاز، با استفاده از مطالعه ادبیات نظری، بهینه کاوی از منابع انسانی در بخش مدیریت ،اموزش و توسعه ی منابع انسانی با استفاده از نظر مدیران کلیدی، متخصصین و مسئولین آموزشی شرکت فولاد مبارکه شکل گرفته و داده های حاصل از آن در قالب مصاحبه غیرسازمان یافته و مشاهده و مطالعه مقالات مرتبط و تجربیات شخصی نگارنده و همچنین توسط مدرسان حوزه واحد آموزش شرکت فولاد مبارکه و اساتید دانشگاهی پاسخ داده شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت این تحقیق بر آن است به نگرش سیستمی، با ارایه رویکرد سیستمی در آموزش کارکنان واحد ها و پست ها و مشاغل گوناگون به معرفی مدل آموزشی ایزو 10015 (مدل استاندارد ) و مطابقت آن با نحوه ی آموزش کارکنان شرکت فولاد مبارکه از منظر مدیریت راهبردی منابع انسانی با رویکرد تعهد و تخصص بالا به امر توسعه و بهبود مدیریت آموزش منابع انسانی متناسب با اهداف و افق چشم انداز شرکت در مقیاس ملی و جهانی بپردازد

کلیدواژه ها:

سیستمی ، استاندارد ، آموزش منابع انسانی ، فولادمبارکه