حل تعارض های اخلاقی در تجربه پدیدارشناسانه ماندلباوم

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 340

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPT-23-89_004

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

حل نزاع ها و تعارض های اخلاقى از اهداف هر نظریه اخلاقى است که به نوعى بر وجودعناصر مطلق در احکام اخلاقى اصرار مى ورزد. نظریه های وظیفه گرایانه در اخلاق ازآن رو که به وجود احکام مطلق و وظایف مستقل از فاعل اصرار دارند بیش از دیگرنظریه ها درپى حل چنین نزا عهایى هستند. سنت های مختلف فلسفى اعم از قاره ای وتحلیلى با روش های خاص خود به دنبال حل این معضل هستند. موریس ماندلباومفیلسوف تحلیلى امریکایى از منظر تجربه پدیدارشناسى اخلاقى با طرح یک نظاماخلاقى مستقل و تبیین این نظام، هدف عملى فلسفه خود را حل تعارض های اخلاقىمى داند. خاستگاه این تعارض ها از نظر وی عوامل شناختى ای هستند که بر نحوهشکل گیری حکم اخلاقى تاثیر مى گذارند. هر چند همواره نمى توان بر این عوامل فایقآمد، ولى مى توان اصولى را برشمرد که اگر چه مطلق نیستند، در بسیاری موارد بهشیوه ای پدیدارشناختى راهگشا هستند. از این منظر اصل اولویت واقعیت ها ، اصل جهان شمولی و اصل غاییت ، مجموعه اصولى هستند که هنگام تغایر و اختلاف اخلاقى به کار مى آیند. با توجه به این اصول قصد داریم در واقع فراتر از نظریه هنجاری خاص ملاکى برای حل اختلاف نظرهای اخلاقى ارایه کنیم و این اصول را با توجه بهباورها و امور واقعىای که احکام اخلاقى ناگزیر از آنها برمى خیزند، موجه سازیم. دراین مقاله پس از توضیح اجمالى راه حل های رایج به ویژه در سنت وظیفه گرایانه، بهارزیابى راه حل های ماندلباوم خواهیم پرداخت.

نویسندگان

حسن فتح زاده

دانشیار دانشگاه زنجان

علیرضا ضمیری

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه