پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس تجربه ی یادگیری دانش آموزان پسر دوره ی دوم ابتدایی شهر ساری در سال تحصیلی 98-1397

در چند سال اخیر پدیده ی (اشتیاق تحصیلی) ذهن پرورشکاران را به خود مشغول کرده و بسیار موردتوجه مربیان و آموزش و پرورش قرار گرفته است. این پژوهش با هدف پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس تجربه ی یادگیری در دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر ساری انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی دوم ابتدایی شهر ساری در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری شامل 500 تن از دانش آموزان پسر دوره ی دوم ابتدایی شهر ساری بود که به روش تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات عبارتند از: الف) پرسشنامه ی اشتیاق تحصیلی (راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی برای یادگیری) (MLSQ) پینتریچ و دیگروت (1990)، ب) پرسشنامه ی تجربه ی یادگیری هانزه و برگر (2007). داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و در آمار استنباطی با روش آماری همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که : بین خرده مقیاس های اشتیاق تحصیلی با تجربه ی یادگیری روابط مثبت معناداری در سطح 0/01 وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تعاملات معلم با شاگرد و نیز تعاملات دانش آموزان با یکدیگر و همچنین تجارب یادگیری که معلم در اختیار آنها قرار می دهد،بهترین پیش بینی کننده ی اشتیاق تحصیلی می باشند.

کلیدواژه ها:

اشتیاق تحصیلی ، تجربه ی یادگیری ، دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی