تبیین تناسبات هندسی در ساختار محراب های گچ بری عصر ایلخانی در استان اصفهان (مطالعه موردی: محراب های ربیعه خاتون، اولجایتو، مقبره پیربکران، مسجد جامع اشترجان)
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 666
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCSDUS08_031
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397
چکیده مقاله:
در میان علوم مختلف، علم هندسه، هم به عنوان زمینه ای برای شکل گیری اشکال معماری چون؛ طاق و قوس و ...، و هم مبنایی برای خلق تزییناتی که منشاء هندسی داشتند و از تناسبات و قواعد خاصی پیروی می کردند، دارای اهمیت بسیار بوده و از زمان های دور، به عنوان یک ابزار طراحی در طول تاریخ مورد استفاده قرار می گرفته است. معماران ایرانی نیز از کاربرد این علم بی بهره نبوده و درصدد برقرار ساختن تناسباتی بوده اند تا تعادل، هماهنگی و نظم را در اثر معماری خویش پدید آورند. در پژوهش حاضر، به واکاوی نقش هندسه و تناسبات در محرا بهای گچ بری دوره ایلخانی، به عنوان یکی از باشکوه ترین جلوه های تزیین در معماری این دوره پرداخته شده است. برای نیل به این مقصود، 4 محراب گچ بری شاخص دوره ایلخانی یا منسوب بدان در استان اصفهان انتخاب گردیده و سعی شده است تا تناسبات حاکم بر این محراب ها، بررسی و تحلیل گردد. روش یافته اندوزی بر پایه پژوهشی میدانی (عکاسی – آنالیز خطی تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته که به روش تاریخی تطبیقی؛ به تحلیل داده های بدست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که کاربرد تناسبات طلایی در این محراب ها، حضوری پررنگ داشته به نحوی که بخش های خاصی از محراب ها در این تناسبات جای داده شده است. هم چنین بهترین تناسبات در محراب اولجایتو وجود داشت و محراب مسجد جامع اشترجان، از سایر نمونه ها متمایز بود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهاره تقوی نژاد
استادیار گروه صنایع دستی و عضو هییت علمی دانشگاه هنر اصفهان