بررسی عنصر شخصیت در داستان گیسو و چراغ جادو

ابراهیم حسنبیگی یکی از تواناترین نویسندگان ویژه ی کودکان و نوجوانان در سالهای پس از انقلاب، است؛ که در محافل علمی آثارش کمتر مورد توجه واقع شده است. در این مقاله عنصر شخصیت در یکی از داستانهای سهگانه ی چراغ جادو به نام گیسو و چراغ جادو از این نویسنده بررسی و تحلیل شده است. عنصر شخصیت از عناصر مهم داستان است، زیرا داستان بدون شخص انسانی داستانیت لازم را نخواهند داشت. این تحقیق به شیوه ی توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. داستان دارای دو شخصیت اصلی؛ یکی گیسو و دیگر بچه غول چراغ جادو است. این قصه را میتوان هم قصه ی شخصیت دانست زیرا زندگی یک دختر افغانی را نشان میدهد و هم قصه ی عقاید چون نویسنده در چندین جا افکار خود را درباره ی زندگی از زبان شخصیتها بیان میکند. با وجود آنکه جهان داستان جهانی خیالی و شگفتانگیز است نویسنده بهگونهای آن را به تصویر کشیده که خوان ندگان وقایع و شخصیتها را باورکردنی میبین ند و آنها را می پذیرند.

کلیدواژه ها:

شخصیت پردازی ، گیسو و چراغ جادو ، ابراهیم حسن بیگی ، ادبیات کودک و نوجوان