بازمهندسی فرهنگ سازمانی بانکهای دولتی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی (مطالعه موردی: بانک سپه)

بانکها و از جمله بانکهای دولتی نقش مهم و تعیین کننده ای را در تحقق استراتژی اقتصاد مقاومتی در کشور ایفا میکنند. این در حالی است که فرهنگ سازمانی حاکم بر این بانکها از زمان شکل گیریشان حدودا یک قرن پیش تاکنون نه تنها به روز نشده، بلکه ریشهدارتر و ایستاتر هم دهش است.محقق طی یک مطالعه قوم نگاری پانزده ماهه در بانک سپه، ضمن مشاهده پدیده ازخود بیگانگی در کارکنان این بانک، ناهمخوان بودن فرهنگ سازمانی بانک با تغییرات فرایندگرایانه ساختاری و فناورانه آن را دلیل اصلی برای تعارضات سازمانی، کاهش شدید رضایت شغلی کارمندان و در نتیجه افت بهرهوری سازمانی یافته و کوشیده است تا مبتنی بر مدل سهلایهای تحلیل میدان، فرهنگ سازمانی آن را در یک انگاره نظام مند و کل گرایانه بازمهندسی نماید؛ و بر همین اساس، همگانی سازی مفروضات نظریه y مگ گریگور در میان مدیران، اجرای استراتژی خلوتسازی پشت باجه ، چابکسازی ستادی، تشکیل واحد رفع تعارضات و از همه مهمتر ایجاد ساختار کاملا مسطح در شعب را پیشنهاد اولیه داده است.هرچند به نظر میرسد به سبب بی کفایتی مهارتیافته نهادینه شده در بانک سپه؛ اینرسی سکون هرگونه تغییر مشخصا از حیث فرهنگی در این بانک چنان عظیم است که برای اجرای هر نوع بازمهندسی به یک انقلاب سازمانی نیاز باشد.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، بازمهندسی ، بانک سپه ، قوم نگاری ، مدل سه لایه ای ، اقتصاد مقاومتی