بررسی و سنجش نظریه علم الهی در فلسفه فارابی
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 525
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_APMN-21-58_005
تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1397
چکیده مقاله:
علم الهی از مسایل بسیار دقیق و دشوار فلسفه اسلامی است و نخستین فیلسوف اسلامی که بهطور جدی به این مسیله پرداخته، فارابی است. او از هر سه قسم علم الهی، به تفصیل بحث کردهاست. به باور او، علم خدا به ذات خویش به نحو حضوری است، نه به نحو صوری ارتسامی. علمخدا به ممکنات در مقام ذات یا پیش از خلقت (علم ذاتی یا علم پیشین)، از طریق علم به صورمعقول اشیا در ذات خداست و از اینرو، به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی است. او بهشبهه علم پیشین الهی، امکان اشیا و اختیار انسان نیز در ذیل این علم، پاسخ داده است. علم خدابه ممکنات در مقام فعل یا پس از خلقت (علم فعلی)، از طریق علم به اسباب و علل عالیه ممکنات،اشیا و امور جزیی ممکن را دربرمی گیرد و به نحو صوری ارتسامی و از سنخ علم اجمالی حاویتفصیلات است. اما در رساله فصوص الحکم، اگر از آن فارابی دانسته شود، تبیین دیگری از علمالهی ملاحظه می شود. نظریه فارابی در علم الهی، در فلاسفه اسلامی بعدی، بهویژه ابن سینا تاثیرفراوان نهاده، اما برخی دیگر مانند سهروردی (شیخ اشراق) و عده ای از پژوهشگران معاصر، آن رانقد کرده اند. در نوشتار حاضر، اهم این نقدها تبیین و از دید نگارنده، مورد سنجش و ارزیابی قرارخواهند گرفت. در مجموع، نظریه فارابی در علم الهی و اقسام آن، دارای نقاط قوت و ضعف مهمیاست که در این مقاله به آن ها پرداخته خواهد شد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهدی عباس زاده
استادیار گروه معرفت شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ایران