از شهروندی تک فرهنگی تا شهروندی چند فرهنگی؛ تحول مفهوم شهروندی در سنت لیبرالی
محل انتشار: فصلنامه سیاست، دوره: 3، شماره: 11
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 526
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JPOL-3-11_006
تاریخ نمایه سازی: 6 آذر 1397
چکیده مقاله:
مفهوم شهروندی اگرچه مفهومی پرسابقه در تاریخ اندیشه ی سیاسی است؛ اما با ظهور مدرنیته و تحولات عظیم سیاسی- اجتماعی و صنعتی در غرب و حوادث مهمی هم چون انقلاب فرانسه، مفهوم مدرن شهروندی در محوریت اندیشه یسیاسی غرب قرار گرفت. از اواخر قرن بیستم با ظهور مسایل و موضوعات جدیدی هم چون مهاجرت، جهانی شدن،فمینیسم و جنبش های جدید هویت طلب، انگاره ی مدرن شهروندی لیبرال به پرسش و چالش گرفته شد. یکی ازآلترناتیوهای ارایه شده برای نظریه ی شهروندی لیبرال، نظریه ی چند فرهنگ گرایی بوده است که بیشتر از سوی ویلکیملیکا، فیلسوف سیاسی کانادایی مطرح شده است. در این پژوهش ضمن تبیین این نظریه و با محور قرار دادن توسعهبه مثابه ی بسط شهروندی، گفته می شود که مفهوم شهروندی چند فرهنگی یک نوع شیفت درون پارادایمی از شهروندی لیبرال محسوب می شود. در حقیقت، اگر جریان توسعه ی سیاسی را یک جریان مداوم و خطی بدانیم، می توان قایل به اینشد که کشورهای چند فرهنگ گرا با بسط شهروندی، به مرحله ی جدید و پیشرفته تری از توسعه ی سیاسی قدم نهاده اند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ابوالفضل فصیحی
دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران