سیاستگذاری مبتنی بر ساختار در ورزش ایران
محل انتشار: اولین کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,519
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
GPPCONFERENCE01_094
تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1397
چکیده مقاله:
با توجه به نقش ساختار بر تدوین سیاست های کلان (رابینز، 1396) و به تبع آن ارتباط سیاستگذاری در توسعه ورزش (رمضانی نژاد، 1396)، در این مقاله به شکل مروری ساختار ورزش ایران و سیاست های کلان ورزش کشور مورد بررسی قرار گرفت. مرور کتب، مقالات و منابع موجود در این زمینه نشان داد، هر چند که در اجرای سیاست های برنامه اول تا پنجم توسعه بهبود نسبی در بعضی از ابعاد ورزش کشور حاصل شد، ولی کماکان ورزش ایران با چالش هایی مانند، فساد، مشکل حق پخش تلویزیونی، عدم موفقیت در خصوصی سازی باشگاه های ورزشی، عدم توسعه ورزش همگانی، عدم ثبات مدیران، انتخاب مدیران ناکارآمد، تنظیم قراردادهای ناقص باشگاه ها با مربیان و بازیکنان خارجی، نحوه برگزاری انتخابات فدراسیون ها، فقدان قوانین جدید و به روز، تغییرات مداوم ساختار وزرات و فدراسیون ها، عدم پاسخگویی نسبت به شکست ها، بدهی های فدراسیون ها و باشگاه های ورزشی، چالشهای ساختاری و فقدان هم افزایی نهادهای تاثیرگذار حوزه ورزش، عدم تشکیل شورایعالی ورزش کشور، پایین بودن سهم ورزش در تامین سلامت عمومی مردم و بسترسازی ورزش قهرمانی، محدود بودن رشته های صاحب مدال و عدم دسترسی به قهرمانی پایدار، عدم بهره گیری از ظرفیتهای اقتصاد ورزش در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تعداد زیاد پروژه های نیمه تمام و کمبود فضاهای ورزشی، دسترسی نابرابر بانوان به تسهیلات و فرصت های متناسب و متوازن, عدم کسب کرسی های اثرگذار در فدارسیون های بین المللی و ... دست و پنجه نرم می کند. پیش از انقلاب اسلامی، مهمترین سیاست ورزش ایران توسعه تربیت بدنی و آموزش ورزش در سطح مدارس و نهادهای نظامی بود. حضور مربیان برجسته خارجی و بویژه آمریکایی برای آموزش مربیان ایرانی و همچنین توسعه زیرساخت های عمرانی که اکثر آن ها با هدف میزبانی بازی های آسیایی 1974 تهران ساخته شدند و در نهایت برگزاری این بازی ها و کسب رتبه سوم بازی های آسیایی با 81 مدال، ورزش را به پدیده ای فراگیر تبدیل کرد. با این حال تمرکز بیشتر فعالیت ها بر روی نهادسازی، تقویت ساختار فدراسیون های ورزشی و به تبع آن مدال آوری در رقابت های بین المللی قرار داشت. انحلال سازمان تربیت بدنی پس از بازی های المپیک 1976 به دلیل آنچه ناکامی کاروان ایران خوانده شد، از مدال خواهی نظام سیاسی در آن زمان خبر می داد. پس از انقلاب اسلامی برنامه هایی در زمینه ایجاد و توسعه اماکن ورزشی، ایجاد نظام علمی در آموزش مربیان، آماده سازی و پرورش بازیکنان ملی، تحول در اصول تمرین و تغذیه ورزشکاران و همچنین تاسیس پایگاه های استعدادیابی و قهرمانی اجرا شد که ورزش ایران را وارد فاز جدید نمود. در برنامه سوم توسعه کشور سیاست های زیر به عنوان سیاست های اجرایی بخش تربیت بدنی و ورزش برنامه تعیین شدند که به دلیل عدم اجرا همین محتوا عینا به برنامه چهارم منتقل شدند.در پایان باید گفت؛ علی رغم برنامه ریزی منسجم و هدفمند بسیاری از دستگاه های متولی ورزش، به نظر می رسد یکپارچه نبودن سیاست های توسعه ورزش در وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون ها، شهرداری ها، آموزش و پرورش و ... زمینه برخی موازی کاری ها و همچنین هدررفت سرمایه ها را فراهم کرده است. در حال حاضر وجود یک سند ملی که سیاست ها، اهداف و راهبردهای کلان ورزش ایران را تبیین و ابلاغ نماید شدیدآ احساس می شود و اینکه تسهیم کار ملی شفاف در مورد تکالیف دستگاه های اجرایی مرتبط با ورزش در ایران وجود ندارد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رضا شجیع
استادیار دانشگاه پیام نور و دبیر شورای راهبردی وزرات ورزش و جوانان
مصطفی محمدی ریوف
دانشجوی دکتری مدیریت و برنامه ریزی ورزشی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران