بررسی تطبیقی نمادگرایی در شعر فروغ فرخ زاد و واختانگ تورادزه

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 419

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF01_093

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1397

چکیده مقاله:

نماد، سخن گفتن غیرمستقیم از چیزی است که گوینده نمی خواهد یا نمی تواند آشکارا از آن سخن بگوید , از این رو نماد میتوند از بهترین ابزار های شاعر و نویسنده برای انتقال مفاهیم ذهنی باشد. چندی و چونی بهره گیری از نماد همزمان از سویی به قدرت آفرینش گری و ذهن پویای شاعر و از سوی دیگر به محیط اجتماعی و زمانه زندگی شاعر بستگی دارد. فروغ فرخ زاد و واختانگ تورادزه هر دو از شاعرانی هستند که عشق و دلدادگی و فراغ و وصال را درونمایه ی بسیاری شعرها و کارهای خود قرارداده اند و در این راه برای پیشبرد خواست خود و دستیابی به مقاصد ذهنی خود به شیوه های گوناگون از نماد بهره جسته اند. به کارگیری و شکل گیری نمادهای ادبی در شعراین دو، هم از نظر کارکرد نماد و هم از نظر عمق نگاه نمادین به واژه ها تا حدود زیادی ناهمسان است و یک واژه گاه , از دیدی مشترک و زمانی از دیدگاه هایی متفاوت در شعر آنها بعنوان نماد به کار رفته است. در این مقاله با روش تحلیلی _ توصیفی به نقد و بررسی تعدادی از نمادهایی که در شعر این دو شاعر به کار رفته است پرداخته وهمراه بااوردن شاهد مثال نگاه این دو شاعر را به چند نماد خاص مورد واکاوی قرارداده ایم.

نویسندگان

حسین فیروزی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه.

فردین سیفی زاده اندبیلی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه.