رویکردهای آموزشی نوین در رشد و آموزش کودکان در دوره پیش ازدبستان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,769

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ECEH05_002

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397

چکیده مقاله:

سالهای آغازین زندگی کودک، یکی از مهمترین دورههای رشد او به شمار میآید و آنچه در این دوران رخ میدهد بهطور اساسی بر رشد کودک در دوره های بعدی نیز تاثیرگذار است. از آنجا که اساس شخصیت فرد در دوره کودکی شکل میگیرد، محققان و صاحبنظران ارایه آموزشهای اثر بخش در این دوران را برای رشد همه جانبه کودک بسیار مهم میدانند. نتایج اکثر مطالعات و پژوهشها بیانگر آن است که آموزش های موجود در محیط خانواده به تنهایی پاسخگوی نیازهای رشدی و تربیتی کودکان در اوایل دوره کودکی ) 6-3 ( سالگی نیست. کودکان در این سن، نیاز به شرکت در فعالیتهای اجتماعی بیشتری دارند و حضور در محیطهای پیشدبستانی این امکان را به آنها میدهد تا با کودکان همسن و سال خود ارتباط برقرار کرده و به تدریج مهارت های موردنیاز را برای شناخت واقعی خود و جهان پیرامون و برقراری روابط اجتماعی با دیگران به دست بیاورند. از سوی دیگر پدیداری و پیشرفت رویکردهای آموزش خلاق و نو در جهان امروز که جهان گوناگونی ها خوانده می شود چنان است که هر جامعه ای نیاز دارد با این رویکردها آشنا شود و به اندازه توان خود و متناسب با فرهنگ و ویژگی های جامعه و یادگیرندگان از آن بهره برد. لذا در این مقاله قصد بر این است ضمن تبیین ویژگیهای کودکان در دوره پیش از دبستان به بررسی رویکردهای آموزشی مهم که مورد تایید اکثر صاحبنظران و متخصصان در حوزه آموزش و پرورش است پرداخته شود. در این بررسی چهار رویکرد پرکاربرد و مورد تایید اتحادیه اروپا که کشورهای پیشرو در حوزه آموزش و پرورش به خصوص در دوره پیش از دبستان از آن استفاده نمودند مدنظر قرار گرفته شد که عبارتند از: رویکرد مونته سوری ، رویکرد رجیو امیلیا ، رویکرد والدورف ، رویکرد های اسکوپ . در هر یک از رویکردهای مذکور، کلیات و تاکیدات آن رویکرد، محتوا و نحوه سازماندهی آن، محیط یادگیری، روش، ارزشیابی و نقش آموزشگر مدنظر قرار گرفته است. علاوه بر این چهار رویکرد دو رویکرد آموزش فلسفه به کودکان و رویکرد مدرسه زندگی که در کشور ما در چند سال اخیر مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت و آموزشگران قرار گرفته است نیز موردبررسی قرار گرفت . در نهایت، پس از تحلیل رویکردها و ویژگیهای کودکان در این دوره و متناسب با ارزش های جامعه به جمعبندی و نتیجه گیری در خصوص رویکردها پرداخته شد

نویسندگان

زهره موسی زاده

استادیار گروه معارف اسلامی و علوم تربیتی دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران

فاطمه صنعتی

کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران