بررسی تاثیر عدم ثبات در بازارهای مالی بر ساختار حکمرانی و اقتدار بانک های مرکزی

بحران های مالی معمولا میتوانند مقدمه ای برای بازبینی و ایجاد تحولات ساختاری در حکمرانی و اقتدار بانک های مرکزی باشند. این تحولات ممکن است در جهت تقویت و ارتقای حکمرانی خوب در بانک مرکزی یا دخالت نهادهای دیگر و کاهش اقتدار بانک مرکزی باشد. این بررسی به بحران ها و نقش آنها در تحولات در ساختار حکمرانی و استقالل بانک های مرکزی می پردازد. نتایح این بررسی نشان می دهد که مقامات قانون گذار روز به روز بر اختیارات بانک مرکزی در کنار ضرورت پاسخگویی افزوده اند که این امر را می توان به کارآیی استقلال بانک مرکزی در کنترل تورم و افزایش مشارکت بانک های مرکزی در امر نظارت بر ثبات مالی نسبت داد. دوم آن که هرچند در مقاطع بحران استقلال عملیاتی بانک های مرکزی به تا حدودی کاهش یافته است اما در همین دوره ها بانک های مرکزی توانسته اند اختیارت گسترده تری را از جهت ورود به حوزه هایی که پیش تر در دامنه اختیارت آنها نبوده بدست آورند. همچنین برای اثر بخشی سیاست های تدوین شده برای مقالبه با بحران ها بانک های مرکزی توانسته اند از حمایت جدی تر مقامات قانون گذار برخوردار گردند. در ایران روند تحولات بلند مدت در جهت افزایش اختیارات و استقلال بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران نیوده است و بحران های بانکی نیز اغلب با عدم تغیر یا کاهش استقلال بانک مرکزی همراه بوده اند

کلیدواژه ها:

بی ثباتی در بازارهای مالی ، ساختار حکمرانی ، استقالل بانک مرکزی