بد فهمی های دانش آموزان دوره اول ابتدایی در علوم تجربی

پژوهش حاضر به منظور شناسایی بدفهمی های دانش آموزان در مورد مفاهیم مورد آموزش در علوم تجربی دوره اول ابتدایی انجام شده است. این پژوهش، تحقیقی کیفی بوده است و جامعه آماری آن مدارس ابتدایی کشور ایران شامل آموزگاران و دانش آموزان دوره اول ابتدایی بوده است. نمونه تحقیق به صورت هدفممند از استان های تهران، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، و همدان انتخاب شدند. نتایج این پژوهش، بدفهمی های شناسایی شده تا نیمه اول سال تحصیلی96-97 را نشان دادند. با تحلیل این نتایج مشخص گردید قسمت قابل توجهی از این بدفهمی های شناسایی شده واقعا بدفهمی بوده اند ولی تعداد معدودی از آن ها ماهیتا بدفهمی نبوده است و آموزگار از آن ها استبناط بدفهمی نموده است، و برخی از آن ها بدفهمی هایی بوده اند که به دلیل دو زبانه بودن دانش اموزان و عدم درک مفهمومی واژگان علیم مورد آموزش ایجاد شده اند ، برخی از این مفاهیم نیز به دلیل محتوای متنی و تصویری کتاب ایجاد شده اند و برای رفع آن ها باید مفاهیم علمی پیش نیازی در ذهن دانش آموز موجود می بوده است که در محتوای برنامه درسی سال های بعد پیش بینی شده است، و لذا در زمان آموزش قابلیت اصلاح نداشته و آموزگار از آن ها گذر داشته است. به طور کلی منبع پیدایش این بدفهمی ها از تمامی نوع تصورات پیش پنداشته، غیر علمی، محلی، حقیقی و مفهومی بوده است. همچنین می توان نتیجه گیری نمود که آموزگاران اینطرح پژوهشی با گذراندن دوره آموزشی کوتاه مدتی که در مورد بدفهمی، شناسایی و اصلاح آن سپری نمودند توانستند به خوبی برخی از بدفهمی های موجود در ساختار ذهنی دانش آموزان را در مورد مفاهیم علمی، شناسایی و تا حدودی اصلاح نمایند.

کلیدواژه ها:

آموزش علوم تجربی ، دوره اول ابتدایی ، بدفهمی ، اصلاح بدفهمی