بررسی ارتباط کودک آزاری با ویژگی های شخصیتی در والدین تحت مراقبت در مراکزDIC مشهد

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 399

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFHAKIM01_111

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1397

چکیده مقاله:

شخصیت را ویژگی های نسبتا ثابت روانی و رفتار ی تعیین کرده اند که در غالب موقعیت ها از افراد بروز می یابد . اختلالات شخصیت از جمله اختلالات روانی به شمار می رود که آسیب های آن برای اطرافیان بیش از خود فرد برآورد گردیده است. اختلالات شخصیت خوشه نمایشی بدلیل وجود عنصر بی ثباتی از اختلالاتی است که همواره با آسیب های روانی شدیدتری همراه بوده است. از جمله آثار و پیامدهای وجود اختلال شخصیت های گروه نمایشی، نقص و آسیب در والدگری برشمرده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با کودک آزار ی والدین صورت پذیرفته است.روش پژوهش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توصیفی و همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، تمامی سوء مصرف کنندگان مرد که در سال 1391 در مراکز Dicشهر مشهد بهره مند از خدمات و تحت درمان بوده اند، را شامل می شود. از این تعداد به طور تصادفی در دسترس تعداد 65 نفر انتخاب و پرسشنامه های MCMI-III، نیو و پرسشنامه سنجش تاکتیک های کشمکش بین والدین و کودکان برای بررسی اختلالات شخصیت، ویژگی های شخصیتی و آسیب ها در فرزند پروری با همکاری مشارکت کنندگان تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss 18و استفاده از روش های تحلیل آماری پیرسون و رگرسیون انجام گردید.یافته ها: طبق نتایج حاصله ارتباط معنی دار و مثبتی بین کودک آزاری با اختلالات شخصیت گروه نمایشی بالاخص اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد. بنابراین کودک آزاری می تواند، اختلال شخصیت ضد اجتماعی را پیش بینی کند.بحث و نتیجه گیری: یافته های ارایه شده می تواند تاییدی بر فرضیه وجود چرخه معیوب، روابط نامطلوب خانوادگی به عنوان پیش ساز اختلال شخصیت ضد اجتماعی و موثر بر سبک فرزند پروری نامطلوب، باشد. کاربرد شیوه های نادرست تربیتی همانند طرد، عدم مراقبت صحیح و بطور کلی غفلت و نادیده انگاری جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی نسبت به فرزندان باعث احساس نا امنی، عدم اعتماد، اضطراب، خودپنداره منفی و احساس تنفر و خشم نسبت به دیگران می شود که می تواند به بروز اختلالات شخصیت ضد اجتماعی در افراد منجر گردد. هرچند که فقراقتصادی و علمی می تواند در بروز و تشدید حرکت این چرخه معیوب موثر باشد، لیکن توجه به آموزش و غنی سازی فرهنگی همواره می تواند به عنوان یکی از عوامل برون رفت از این چرخه محسوب گردد.

نویسندگان

مینا کاویان

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور، واحد تهران