آسیب شناسی روند اجرای سیاست های آموزش ضمن خدمت کارکنان دولت بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری

قانون مدیریت خدمات کشوری مشتمل بر 15 فصل، 128 ماده و 106 تبصره در تاریخ 86/7/25 جهت اجراابلاغ گردید. فصل نهم این قانون مشتمل بر ماده های 58 تا 63 به آموزش و توانمندسازی منابع انسانیاختصاص دارد. آیین نامه ها و بخشنامه های مختلفی برای اجرایی شدن این فصل تاکنون ابلاغ و اجرا شده است.با وجود توفیقات حاصل شده در ارتقاء توانمندیهای کارکنان از طریق آموزش، مشکلاتی در روند اجرایی شدنراهبردهای تحقق اهداف کلان آموزش کارکنان دولت به چشم می خورد. این تحقیق با استفاده از روش کیفی وبه کار گرفتن نظریه نخبگان در سیاست گذاری عمومی براساس مدل تحلیلی لاسول کوشیده است به شناساییآسیب های روند اجرای سیاست های آموزش ضمن خدمت کارکنان دولت براساس قانون مدیریت خدمات کشوریبپردازد. براساس نتایج این تحقیق لازم است به منظور اجرای راهبردهای تحقق اهداف کلان آموزش کارکناندولت بازنگری جدی با محوریت توسعه آموزش های الکترونیکی و کم شدن نقش عامل انسانی در اجرای اینراهبردها صورت پذیرد.

کلیدواژه ها:

قانون مدیریت خدمات کشوری ، آموزش کارکنان دولت ، نظریه نخبگان ، آموزش الکترونیکی