نقش عوامل گفتمانی در تبلیغ سلیمان نبی علیه السلام (داستان هدهد و ملکه سبا)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 658

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI05_228

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

از رویکردهای نوین روایت شناسی ساختگرا، نشانه معناشناسی ساختارهای داستانی است که چگونگی کارکرد، تولید و دریافت معنا را در نظام های گفتمانی بررسی میکند. یکی از الگوهای این رویکرد در تحلیل متون ادبی، الگوی عوامل گفتمانی گریماس است که از روش- های نوین تحلیل روایت و سبک داستان به شمار میرود. این الگو به بررسی شخصیتهای داستان و روابط آنها میپردازد و شخصیتهای داستان را بر اساس شش نقش اصل ی کنشگزار،کنش پذیر، کنشگر، هدف، کنشیار و ضدکنشگر بازیابی میکند. مقاله ی حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر اساس الگوی کنشگران گریماس به مطالعه ی داستان حضرت سلیمان (ع)و ماجرای ایمان آوردن ملکه ی سبا در قرآن میپردازد. هدف از انجام تحقیق حاضر، خوانش داستان های قرآن بر اساس نظریات معاصر روایتشناسی است. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل گفتمانی یا کنشگرها چگونه در داستان بهکار رفتهاند یافته های تحقیق نشان میدهد که در داستان حضرت سلیمان(ع)به وضوح میتوان هر شش عامل گفتمانی را مشاهده کرد. کنشگزار دعوت به ایمان و یکتاپرستی است.حضرت سلیمان (ع) در نقش کنشگر اصلی وظیفه خود را انجام میدهد تا به هدف و تغییر معنای شرک میرسد. کنشیارها هدهد و کارگزاران حکومتی سلیمان هستند. ضدکنشگر، سپاهیان بلقیس و کنش پذیر هم ملکه ی سباست. شی ارزشی نیز گسترش ایمان و یکتاپرستی در سرزمین یمن است.

نویسندگان

نعیمه پراندوجی

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه کوثر بجنورد.