شناسایی عوامل کلیدی موثر بر استراتژی بقاء و ماندگاری سازمان ها در شرایط رقابتی کنونی با استفاده از مدل BSC (مطالعه موردی شرکتهای تامین کننده در صنعت نساجی و کارخانجات نساجی)

شناسایی عوامل کلیدی موفقیت،این امکان را فراهم می کند که شرکت هایی، که اکثر آن ها با محدودیت های منابع مواجه هستند و توانایی سرمایه گذاری روی تمام عوامل موفقیت را ندارند؛ منابع کمیاب خود را بر عوامل موثرتر متمرکز نموده و در نتیجه به موفقیت های بزرگتری جهت بقا و توسعه در محیط رقابتی جهانی دست یابند. در این تحقیق شناسایی عوامل کلیدی موفقیت برپایه منظرهای چهارگانه مدل کارت امتیازی متوازن ارایه گردیده است.در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیتهای ارزش آفرین سازمانها فقط متکی به داراییهای مشهود آنها نیست. در این عصر سازمان ها برای بقاء و موفقیت می بایست به دارایی های نامشهود سازمان توجه بیشتر کنند و نگرش خود را به سازمان به مثابه یک موجود زنده و ارگانیک تغییر دهند. سازمان هایی موفق هستند که استراتژی های جدید مبتنی بر مزیت های رقابتی را به سرعت اجرا کنند و با یادگیری از بازار و مشتریان، هر جا لازم باشد فرایندها و عملیات خود را اصلاح کرده و بهبود بخشند و یادگیری و قابلیت تغییر سازمان نمادی از علایم حیاتی موجودات زنده می باشد. چارچوب کارت ارزیابی متوزان یکی از روشهای نوین و مفیدی است که کنترل استراتژیک در سازمان را برمبنای عوامل حیاتی آن امکان پذیر می سازد و امروزه اثر بخش ترین چارچوب برای مدیریت استراتژیک و عملکرد است. این تحقیق با طرح سوال کلیدی زیر در تلاش است که راهکارهایی را جهت حفظ، بقاء و پایداری کسب و کارها، در بازارهای رقابتی تشنج آمیز کنونی در صنعت تامین کنندگان نساجی را فراهم نماید. فرضیه اصلی تحقیق که مورد آزمون قرار گرفت: رابطه معناداری بین منابع(مشهود، نامشهود)، فرایندها(داخلی، خارجی) و ساختار شرکتهای تامین کننده در صنعت نساجی و کارخانجات نساجی و بقاء آنها وجود دارد و فرضیه فرعی به بررسی رابطه بقاء با تک تک متغیرهای مستقل مسیله می پردازد.

کلیدواژه ها:

استراتژی بقاء ، کنترل استراتژیک ، مدل BSC