بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک دانش بر فرهنگ نوآوری در کسب و کار جهانی

در عصر حاضر ،تغییرات در علم و فناوری در سطح جهانی چنان با سرعت در حال پیشروی میباشد که دانشمندان بر این باور هستند که سرعت تغییرات دانش از سرعت خلاقیت و نوآوری سازمان ها فراتر رفته است.با توجه به اینکه استفاده از دانش برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در سطح بین المللی از اهمیت به سزایی برخوردار است ،سازمان ها با اهمیت دادن به مدیریت استراتژیک دانش و به طور متقابل مدیریت نوآوری در جهت ایجاد فرهنگ نوآوری ،آن را نیازی استراتژیک در راستای پیشگامی در عرصه رقابتی تلقی میکنند.از این رو در محیط رقابتی امروز ،سازمان ها به شدت به نوآوری و خلاقیت برای بقا نیازمند هستند و این اتفاق بدون وجود مدیریت دانش رخ نمیدهد.مدیریت دانش با به اشتراک گذاشتن اطلاعات موجب تعامل و تسهیل آن بین کارکنان میشود و به آنها با ایجاد جوی دانش محور و صمیمی اجازه ی انتقال و انتشار افکارشان را میدهد.مدیران دانش و مدیران نوآوری هر دو در راستای به روز کردن دانش سازمان وترقی سطح خلاقیت سازمانی تلاش میکنند وبا رسوخ در فرهنگ سازمان خود را موظف به ایجاد بستری برای پذیرش تحولات و تغییرات محیطی میدانند.هدف از این تحقیق بررسی رابطه ی بین مولفه های مدیریت استراتژیک دانش و فرهنگ نوآوری در کسب وکار جهانی میباشد.با توجه به این تحقیق ما متوجه میشویم با استفاده از استراتژی های مدیریت دانش ،کسب دانش و انتشار آن مدیران توانایی ایجاد فرهنگ نوآوری برای ارتقای سطح سازمانی در عرصه ی جهانی را بدست می آورند.

کلیدواژه ها:

نوآوری ، مدیریت نوآوری ، فرهنگ نوآوری ، مدیریت استراتژیک دانش ، کسب و کار جهانی