بررسی میزان تساهل و تسامح پادشاهان ساسانی در برخورد با صاحبان عقاید دینی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 469

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

TMIIC01_070

تاریخ نمایه سازی: 16 تیر 1397

چکیده مقاله:

با سقوط دولت اشکانی در آوریل 224 م نه تنها به عصر سیاسی خاص این دولت که شامل حمایت اشراف زمین دار موروثی که قدرت نظامی را نیز در دست داشتند پایان داده شد بلکه بی تردید، پایان عصر اشکانی به یک دوره طولانی از تساهل و تسامح مذهبی در ایران زمین پایان قطعی بخشید و با حضور سلسله ساسانی در ایران دوران تازه ای از مسایل عقیدتی بوجود آمد. بعد از روی کارآمدن شاپور اول ساسانی که دوران تساهل مذهبی است، سیاست ساسانیان نسبت به سایر ادیان وارد مرحله تازه ای می شود، که دوران تعصب و خشونت نسبت به سایر ادیان و سرکوبی آنان است مبارزه با مسیحیت همزمان با مبارزه علیه مانویان از زمان بهرام اول ساسانی و تحت رهبری موبد پرشور و متعصب ساسانی، کرتیر آغاز شد. با ظهور تحولات تازه در ایران در اواخر قرن سوم که عصر پایان تعصب موبدان به رهبری کرتیر و آغاز مجدد عصر تسامح نرسی (303-293 م) می باشد، مجددا روحیه تسامح در ایارن پدیدار شد شاه نرسی علیرغم میل موبدان در راس این حرکت قرار گرفت. ظهور مزدک در زمان قباد و تاثیرپذیر وی از مزدک و گرایش او به این فرقه و شورش اشراف بزرگان علیه قباد و خلع او را سلطنت و در نهایت تغییر دیدگاه قباد از مزدک گرایی و سرکوب مزدک و طرفدارانش به منظور نزدیک شدن به الیگاریشی حاکم و سرانجام نقش خسرو انوشیروان در نابودی مزدکیان بود. اینگونه عصیان های مذهبی و سربرآوردن ادیان تازه شاید به دلیل شرایط نابسمان مذهبی سیاسی و دخالت موبدان زرتشتی در تمامی مراحل زندگی مردم و یک نوع اعتراض به وضعیت موجود آن زمان بوده است.

نویسندگان

نیلوفر معتمدی

دانشجوی کارشناسی تاریخ، گروه تاریخ واحد نجف آباد دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد ایران