عقلانیت اخلاقی زیستن از نگاه تامس نیگل

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 379

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHM-2-6_004

تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1397

چکیده مقاله:

با فرض ان که عقلانیت ممیزه آدمی و مولفه مطلوب وقوع است، و نیز با فرض اینکه رفتارهای به ظاهر دیگر نگرانه و اخلاقی از او سر می زند، آیا اخلاقی زیستن عقلانی است آیا اخلاقی زیستن با اقتضای عقلانیت سازگار است با چه مدلی از عقلانیت، عمل، عقل و استدلال عملی می توان از اخلاقی زیستن دفاع کرد غایت طرح تامس نیگل فیلسوف جامع الاطراف تحلیلی معاصر، دفاع از عقلانیت اخلاقی زیستن است. ارزش بودن این طرح، مهندسی معکوس و بیرون کشیدن محفوظات و توالی فاسد و نامعقول دیدگاه مقابل (خود گزینی اخلاقی = ethical egoism) است . وی با تکیبه بر تحلیل و تدقیق در استدلال مال اندیشانه (prudetia) نتیجه می گیرد که اگر ملاحظه منافع درازمدت یک عمل، دلیلی برای انجام آن در حال حاضر می شوند، این انگیزش مبتنی بر تصوری غیر زمانمند (timeless) از زمان و شخص است، یعنی در چنین انگیزشی فرد خود را به عنوان موجودی منتشر در زمان که در همه زمان ها به یک اندازه واقعی است تصور می کند. اثر انگیزشی این تصور موجب می شود منافع آینده به اندازه منافع فعلی شخص اهمیت داشته باشد (این دسته در کنار مابعدالطبیعی است که از زمان برزخی است و آینده و حال را به یک اندازه اجرای واقعی زمان می داند). اگر در مورد مال اندیشی، زمان آینده را می توان از منظری عینی، زمانی به یک اندازه واقعی دانست که اثر انگیزشی از راه دور دارد، دلیلی ندارد که در موضوع نوع دوستی و دیگر گزینی (altruism) چنین انگیزشی با ملاحظه واقعیت دیگر افراد (و منافع و علایقشان) امکان وجود نداشته باشد. جهات و ملاحظات نوع دوستانه (و سایر جهات و ملاحظات و فارغ از فاعل) می تواند درست به اندازه جهات و ملاحظات مال اندیشانه یک انگیزش ((عقلانی)) داشته باشد (فراتر رفته و منافع فردی یا احساسات و عواطف همدلی و نیک خواهی). این انگیزش متکی بر تصویری بیرونی است که شخص به خود و دیگران دارد. از منظر بیرونی آدمی هیچ ممیزه خاصی ندارد که براساس آن قدر ببیند و رنج نبرد و در مرکز توجه دیگران قرار گیرد. درست است که من بنا بر ملاحظات خاصی - حس منفعت طلبی - که نیروهای هنجاری برای من دارند عمل می کنم و آنها ادله سابجکتیو هستند، اما من می توانم خودم را از ((منظری غیرشخصی صرفا به عنوان یک شخص)) (در میان دیگرانی که به یک اندازه واقعی اند) بنگرند. وقتی من خود را این گونه می نگرم این ملاحظات (خواص) را به نحوی می نگرم که باز هم نیروی انگیزشی دارد (و اگر من این گونه ننگرم، از گسست (dissociation) میان منظر احکام شخصی و غیرشخصی که می توانند در مورد خود داشته باشم رنج می برد (آنچه هر جمله اول شخص بیان می کند می تواند به همان صورت در زمان غیرشخصی و از موضع غیرشخصی گفته شود) (PA, ch11) عدم پذیرش این امر که بنا به نظر (نیگل) به آن معتقدند آنها را به روایتی از خود تنها انگاری ((solipsism) وادار می کند.

نویسندگان

مهدیه اخوان

استادیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی