توازن حکایات اصلی و فرعی؛ابزار پیوند انسجامی در بازنمود مربع ایدیولوژیک گفتمان تاریخ بیهقی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 505

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI04_084

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1396

چکیده مقاله:

با بررسی کلان ساختار سبک روایی تاریخ بیهقی در می یابیم که در شیوه روایت نویسنده،توازن روایت اصلی تاریخ و حکایت های فرعی و تمثیلی، سازنده نوعی انسجام عام متنی است.این انسجام متنی شگرد بیهقی به عنوان یک تعامل موقعیت مند اجتماعی جهت ارتباط و تاثیرگذاری بر نتیجه گیری خواننده است که کارکردی اقناعی در بازنمود های ذهنی درست از تاریخ دارد. حکایات الحاقی و فرعی در این اثر موجب بسط دادن روایت اصلی و بازنمایی بیشترکنشگران و کنش های آنان و در نهایت حقیقت تاریخ می شود. مربع ایدیولوژیک نویسنده در بازنمایی اطلاعات مبتنی بر نکات و ویژگی های منفی شاه و درباریان غزنوی به عنوان آنها/دیگری با این راهکار نمایان می شود. او با اشاره های مکرر، مخاطب را به این تعامل مشترک و به نوعی آگاهی عمیق تر فرا می خواند و خواهان دریافت کلان تر او از متن است و انتظار دارد مخاطب با درک انسجام کلی متن ، در بازساخت روایت اصلی تاریخ نقش فعال تر و آگاه تری داشته باشد. پایه نظری ما تحلیل انسجام درسطح کلان ساختارها در نظریه های ون دایک است و ما ابزارهای تحلیل متنی وی را به طور کلی در قالب چگونگی بازنمایی کنشگران و کنشها و در برخی موارد تقابل میان روایت ها به کار می گیریم تا در تبیین ویژگی های ایدیولوژیکی گفتمان بیهقی نشان دهیم که متن چگونه موجب القای ویژگی های مثبت ما/خودی و ویژگی های منفی آنها/دیگری شده است.

نویسندگان

ندا امین

دانشجو دکتری زبان و ادبیا ت فارسی دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس دانشگاه های علوم پزشکی شهیدبهشتی و ایران

یحیی طالبیان

استاد تمام گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی.