بررسی رابطه بین سیاست تقسیم سود و تورم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

استفاده کنندگن از اطلاعات مالی، تمایل دارند از توان شرکت در ایجاد منابع نقدی آگاهی یابند تا از یک سو تصویری روشن از وضعیت کنونی شرکت به دست آورند و از سوی دیگر، بتوانند وضعیت آینده شرکت را مورد ارزیابی قرار دهند. در این میان، سود سهام نقدی به دلیل عینیت و ملموس بودن، نزد ذینفعان شرکت، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مساله نزد مدیران شرکت ها نیز دارای اهمیت است، از این رو، بخشی از تواند و توجه مدیران شرکت ها معطوف به مقوله ای است که از آن با عنوان سیاست تقسیم یاد می شود. اما مسیله اصلی، ریشه یابی دلایل اتخاذ یک سیاست تقسیم سود از سوی شرکت ها است. در این پژوهش اطلاعات مربوط به 115 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 7 ساله از 1387 لغایت 1393 گردآوری و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است. این پژوهش به بررسی رابطه بین سیاست تقسیم سود و تورم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. موضوع فوق در قالب یک فرضیه اصلی و یک فرضیه فرعی به شرح زیر مورد آزمون و نتیجه گیری واقع شد. فرضیه اصلی: بین سیاست تقسیم سود و تورم رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه فرعی: بین تغییرات پایه پولی و سیاست تقسیم سود رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اصلی نشان می دهد که از بین چهار متغیر برآورد شده ( اعمال تحریم های شدید علیه ایران، اجرای طرح هدفمند ایران و تغییرات نرخ پایه پولی رابطه مستقیم و معنی داری دارند و با تغییرات نرخ ارز رابطه معکوس و معنی دارند.

کلیدواژه ها:

تقسیم سود ، تورم ، نرخ پایه پولی