اهمیت نسبی ابعاد جابجایی و تحرک نیروی انسانی در بروز رفتار ضدبهره ور و کناره گیرانه کارکنان کشت و صنعت و دامپروری مغان

بی شک نیروی انسانی در هر کشوری به عنوان اولین قدم رشد و توسعه اقتصادی آن کشور به حساب می آید. چرا که تمامی بخش های اقتصادی و تکنولوژی همواره از تلاش نیروی متخصص و خلاق نشو و نما می یابد. یکی از روش های توسعه منابع انسانی، گردش شغلی می باشد. این تحقیق به بررسی شناخت اهمیت نسبی ابعاد جابجایی و تحرک کارکنان شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان در اجتناب از بروز رفتار ضد بهره ور و کناره گیرانه پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق مدیران و کارکنان شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان می باشند. از آنجا که تعداد کارکنان این شرکت 560 نفر می باشد با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 218 برآورد گردیده که از این تعداد 217 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه 1- استاندارد جابجایی و تحرک نیروی کار بر اساس مارتینز س. و کارنیسر (2004) 2- پرسشنامه محقق ساخته رفتارکناره گیرانه 3- پرسشنامه محقق ساخته رفتار ضد بهره ور استفاده گردیدکه روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و اهمیت نسبی ابعاد جابجایی شامل رضایت شغلی، نقش جنسیت، اهمیت خانواده، ثبات در استخدام، تضاد کار – خانواده، عدالت در ارتقا و عدالت در پرداخت، در تاثیر بر اجتناب از رفتارهای کناره گیرانه و ضدبهره ور محاسبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین همه ی ابعاد جابجایی با اجتناب از رفتار کناره گیرانه و رفتار ضد بهره ور رابطه معنی داری وجود دارد و ابعاد جابجایی کارکنان در اجتناب از رفتار کناره گیرانه و رفتار ضد بهره ور از وزن یکسانی برخوردار نیست.

کلیدواژه ها:

اهمیت نسبی ، جابجایی ، رفتار ضد بهره ور ، رفتار کناره گیرانه