تحلیل فازی در برابر تحلیل رگرسیون(کاربردهای سطحی و نامناسب ازتحلیل فازی در ایران)

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 426

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SOCIAL-12-2_009

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1396

چکیده مقاله:

در جامعه شناسی ایران چند سالی است که روش شناسی جدید تحلیل فازی مورد توجه و استفاده برخی دانش پژوهشان قرار گرفته است با این وجود، در برخی از آثار پژوهشی جامعه شناسان ایرانی نارسایی های مهمی در کاربرد این روش شناسی نوین به چشم می خورد. این مقاله، ضمن مقایسه تحلیل فازی باتحلیل رگرسیون به عنوان رایج ترین رویه تحلیلی محققان علوم اجتماعی نشان داده است که تحلیل فازی در علوم اجتماعی اساسا برای احراز و وارسی روابط نامتقارن مجموعه ای که بنیانش بر منطق مجموعه ها است، صورت می پذیرد و نه برای بررسی روابط متقارن تابع های آماری مثل مدر رگسیون خطی جهت تحلیل کورایانس یا هم تغییری متغیرها که بنیانش بر منطق ریاضی و تیوری احتمالات است. در حقیقت، هدف اصلی از تحلیل فازی در علوم اجتماعی انجام تحلیل مجموعه ای برای گره گشایی و حل مشکلاتی است که مدل های آماری متعارف از جمله تحلیل رگرسیون به سادگی قادر به حل آن ها نبوده اند؛ یعنی احراز و وارسی تجربی مدعیات نظری از نوع علل لازم و یا کافی و همچنین بررسی علیت ناکازم و هم غایتی که در میان پدیده های اجتماعی عمومیت دارند. در بخش پایانی مقاله، تفاوت نتایج آزمون فرضیه در دو تکنیک تحلیل رگرسیون و تحلیل فازی با ذکر مثال هایی تشریح شده است تا به طور مستند نشان داده شود که شواهد تجربی یا داده هایی که برای توابع خطی از نوع مدل های متعارف رگرسیون برازش پیدا می کند. نمی توانند ارزیابی مناسبی برای فرضیات از نوع روابط مجموعه ای شرط لازم و یا کافی محسوب شوند.

کلیدواژه ها:

تحلیل رگرسیرن ، تحلیل فازی ، شرط لازم ، شرط کافی ، رابطه متقارن و نامتقارن

نویسندگان

محمدرضا طالبان

استادیار جامعه شناسی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، ایران