جهانی شدن و هویت ملی دربرنامه ی درسی

درهزاره سوم علیرغم و یژگی بارزدانش محوری و حاکمیت اطلاعاتی نگرانی های روزافزونی درمورد تاثیرات منفی و مثبت جهانی سازی برتوسعه دانش بومی و ملی بوجود آمده که ضرورت بازنگری برنحوه ی مدیریت روشهای جهانی شدن و بومی ماندن دربحث اموزش را ایجاب می کند اگردانش بومی و محلی را دانش بدانیم که دربافت ملی و محلی موردازمایش قرارگرفته و صحت آن موردتایید است این دانش توسط مردم بومی جمع اوری شده و به عنوان ذخایر فرهنگی معنوی و پیشینه تاریخی موجود است پس تفاوتی بین این نوع دانش درجوامع مختلف می باشد ازطرفی دانش جهانی دارای مفهومی مبهم است که ازآن تعابیرمتفاوتی میشود به عنوان مثال دانشی که دربیشترکشورهای جهان پذیرفته شده است این تعبیربیانگر این است که گاهی قسمتی ازدانش بومی و ملی که دراکثرنقاط پذیرفته شده میتواند به عنوان بخشی ازدانش جهانی قرارگیرد با این تعبیر باتقویت و تغذیه دانش بومی و توسعه انسانی ازمحیط جهانی درواقع به فرایند بومی نمودن دانش جهانی برای توسعه دانش بومی پرداخته ایم همچنین رشد دانش بومی و توسعه انسانی میتواند سهم متقابلی درکمک به مجموعه ای دانش جهانی داشته حتی در کشورهای دیگر نیز تاثیر بگذارد برای تحقق این منظور به بررسی تیوری های درخت کریستال قفس پرنده DNA قارچی ،آمیبی که هریک تاثیرگذاری متقابلی دردانش بومی و جهانی بریکدیگردارند پرداخته و به چگونگی فرایند ها عناصر پیامدها و نتایج مهم هریک ازاین تیوری ها می پردازیم درانتهامدلی جهت یادگیری خود کنترلی و خود راهبردی که فرد درآن قادر به هماهنگی و ایجادتعادل درجنبه های فردی ملی و جهانی دراموزش خواهد بود ارایه می کنیم

کلیدواژه ها:

جهانی شدن ، محلی ماندن ، تیوری های بومی ، درخت ، قفس پرنده ، کریستال ، آمیبی ،