بررسی آموزه های اخلاقی مولانا در مثنوی معنوی
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,177
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MATNPAGOOHI03_026
تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396
چکیده مقاله:
؛ اخلاق از موضوعات دیرینه تاریخ اندیشه انسانی است که همواره موجب اشتغال فکری فلاسفه بوده است. آدمیان در مرحله ای از تاریخ پدیداری خود رفته رفته برخی چیزها را ارزشمند تلقی کردند که به تبع آن، تفکر ابتدایی انسان وارد مرحله مفهوم سازی شد ومفهوم سازی، موجب پدیدار شدن گزاره خوبی یا خیر در ذهن انسان گشت و این شروع تفکر اخلاقی انسان بود. وقتی کمون های اولیه شکل گرفتند، دو مفهوم عمده عرف و تابو در ساختار اجتماعی شان مشهود بود؛ عرف ، مجموعه قواعدی بود که جامعه به صورت سنتی آن را پذیرفته بود و موجبات انتظام اجتماعی را فراهم می آورد. مفهوم عرف با گام برداشتن جوامع به سمت تمدن، تبدیل به مفهوم قانون شد. تابو نیز مجموعهای از رفتارها و گفتارهای ناهنجار اجتماعی بود که از نظرگاه آیین و مذهب اقوام، ممنوع و نکوهیده قلمداد می شدند؛ مفهوم تابو هم در سیر تطور اجتماعات، با مرور زمان به مفهوم اخلاقیات بدل گشت. سپس تر، با شکل گیری نخستین جوامع مدنی،بالیدن آرمان ها، تکامل هوش بشری و نیز قابلیت تامل درباره حیات و عالم، انسان، ارزش-گذاری نیازها و خواسته های خود را امری جدی و تا حدی حیاتی به شمار آورد. مترتببر این امر، آدمیان برای هر چیزی که در آن منفعتی احساس می کردند، ارزش قایل شدندو بدین طریق مفهوم خیر گسترش یافت. حضرت مولانا جلالالدین بلخی، از اهم اندیشه ورزان مشرق زمین است که شمول آرای او بر ساحت های عدیده ای از تفکر بشری، محل تردید نیست. در این میان، اخلاق نیز همواره یکی از موارد استمساک او در جهت تعلیم مراتب تهذیب نفس آدمی است. مشخصه بارز وی که موجب تمایزش با سایرین در پردازش به این امر می شود، رویکرد عرفانی اوست.
نویسندگان
سیمین شالچی
دانش آموخته مقطع کارشناس ارشد زبان و ادبیات پارسی