تغییر حسابرس و پیامدهای آن

در سال های اخیر با خصوصی شدن حرفه ی حسابرسی و گسترش موسسات خصوصی حسابرسی، تغییر حسابرس و به دنبال آن، تغییر اظهارنظرهای حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به پدیده ای مرسوم تبدیل گردیده است. این موضوع می تواند قدرت حرفه ای و استقلال حسابرسی را تحت الشعاع قرار داده و پیامدهای نامطلوبی را به همراه داشته باشد. به علاوه، این اثر می تواند مانع از جریان صحیح، کارا و اثربخش سرمایه در بازار اوراق بهادار شود و هزینه های تامین مالی را افزایش دهد. بنابراین، تغییر حسابرس و در نتیجه تعدیل گزارش حسابرسی از یک سو بر عملکرد حرفه حسابرسی و اعتبار آن و از سوی دیگر، بر جریان سرمایه در بازارهای مالی اثرگذار است. پدیده تغییر حسابرس به عنوان یک ابزار در جهت تقویت استقلال حسابرس و بهبود دهنده کیفیت حسابرسی، در ابتدا از سوی دانشگاهیان مطرح شد و سپس در کانون توجه حرفه حسابداری و عموم جامعه قرار گرفت. صاحب نظران حرفه حسابداری چند دهه است که نیاز به چرخش یا تغییر حسابرس را مطرح کرده اند اما بعد از رسوایی های مالی شرکت هایی نظیر انرون و ورلدکام که در سال های اخیر رخ داد این موضوع به یکی از مباحث مهم دولت ها و ارگان های ملی نظیر کارگروه اتحادیه اروپا، انجمن حسابداران رسمی آمریکا و کمیسیون بورس اوراق بهادار نیز تبدیل شده است. هدف این مقاله ارایه چارچوبی از دیدگاه های موجود مربوط به بحث تغییر دوره ای حسابرس است.

کلیدواژه ها:

تغییر حسابرس ، پیامدهای تغییر حسابرس ، استقلال حسابرس ، کیفیت حسابرسی