تلاش های انجام شده در رابطه با فلسفه اسلامی در ترکیه ی معاصر

پیش زمینه تاریخی بحث های مربوط به جایگاه فلسفه در جوامع اسلامی، در جامعه ترکیه نیز متداول است. آیا فلسفه نیاز به وجود فضای خاصی دارد آیا چنین فضایی در طول تاریخ ترکیه به وجود آمده است تاثیرات و نقش فکری انسانی را که بر پایه ثبات و عدم تغییر در مکان های جغرافی زندگی می کند چگونه می بایست ارزیابی کرد مثلا این موضوع که یونان زادگاه فلسفه است، دارای چه معنا و مفهومی برای یونان امروزاست اگر قصد استخراج تاریخ فضاهای فلسفی در ترکیه را داشته باشیم و اگر این موضوع برای مادارای اهمیت باشد، امکان بازگشت تا ششمین قرن قبل از میلاد را خواهیم داشت.بخش مهمی از سرزمینی که امروز با عنوان جمهوری ترکیه شناخته می شود، جایی است که شاهد تولد فلسفه نیز بوده است. شهری که طالس پایه گذار فلسفه به معنای امروزی آن، به دنیا آمده است یعنی میلتوس، امروز روستای بالات شهرستانسوکه در شهر آیدین است. همه ی ما می دانیم که طالس چگونه نوع تفکر رایج قبل از خود را تغییر داد. از دیگر فلاسفه اهل میلتوس می توان به آناکسیمندر اشاره کرد.آناکسیمندر، آپایرون)بیکران نا متعین( را به عنوان آرخه)علت نخستین، اصل اول، عنصر اولین( مشخص کرده بود: این ها قدم هایی بودند برای شناخت و مشخص کردن ذات جهان، از درون جهان.آناکسیمنس هم به همین شکل یکی از فلاسفه ملطی بود. هراکلیتوس که می دانیم بر فلاسفه معاصر نیز تاثیر گذاشته است نیز اهل افس می باشد. به خوبی می دانیم که هراکلیتوس فلسفه ای را بنیان نهاد که بر پایه ی تغییر و حرکت استوار است.گزنفون که اهل دییرمندر شهر ازمیر می باشد نیز به دیدگاه انسان انگارانه از خدا، به دیدگاه دین چند خدایی و تاثیرات منفی آن بر روی اخلاق اشاره و تاکید می کند. از دیگر فلاسفه آناکساگوراس، دموکریتوس و لیوکیپوس و همچنین از سوفیست ها پروتاگوراس جزو افرادی هستند که در آناتولی غربی زیسته اند.هدف بنده از نگارش این مقاله این نیست که موضوع را با تمام جزییاتش بر اساس اتفاقات تاریخی بررسی کنم.بلکه قصد بنده این است که نشان دهم آناتولی از نظر جغرافی و تاریخی با فلسفه بیگانه نیست. وقتی به دوران اسلامی می رسیم، می بینیم که جنبش های فلسفی در آناتولی به طور معمول در چارچوب اندیشه اسلامی قابل ارزیابی است.