بررسی ساختار داستانی رمان همسایهها احمد محمود

برای اینکه پیکرهی داستان از استحکام ویژهای برخوردار گردد، میبایست تمامی عناصر در تعامل سازنده با هم بوده وکارکردی هماهنگ داشته باشند. داستاننویس برای ارایهی اثر داستانی، از ابزاری بهره میبرد که به آن عناصر داستان میگویند.مقاله حاضر با رویکردی توصیفی، تحلیلی رمان همسایهه ااحمد محمود را از لحاظ ساختار داستانی بررسی میکند. و به تحلیل تمامی عناصر داستانی در رمان مذکور میپردازد. محمود از نویسندگان واقعگرای معاصر به شمار میآید، که در زمینهی ادبیاتداستانی قلمی توانا دارد. و به نظر میرسد که نویسنده در این دو رمان از مضامینی، همچون فقر، نابرابری، زورمداری، آوارگی،خشونت، مرگ و ... استفاده نموده و به بازتاب هنرمندانهی برههای بحرانی از تاریخ زندگی این سرزمین در آثار خود پرداخته است. در این بررسی دریافتیم که محمود تقریبا از تمامی عناصر داستانی در رمان فوق بهره جسته که این عناصر داستانی دررمان موردنظر در ارتباط متقابل با یکدیگرند. و در پیشبرد عمل داستانی دخیل بوده وهر کدام در جایگاه خود تاثیر ویژهایبر داستان داشتهاند. که در این میان، عناصر گفتگو، توصیف، شخصیت و شخصیتپردازی پررنگتر از دیگر عناصر به کار گرفته شدهاند

کلیدواژه ها:

رمان ، ساختار ، عناصر داستان ، احمد محمود