فلسفه و فیلسوف در بوتهی نقد مولانا

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 532

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LPMCONF01_0022

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1396

چکیده مقاله:

فلسفه و عرفان در طول تاریخادبیات به معنای عام خود بر سر مسایل مهم اختلاف بنیادین داشته اند. و تقریبا می توان گفت هیچ عارفی نبوده است که به نقد فلسفه نپرداخته باشد از این روی می توان گفت مولوی نیز درمثنوی معنوی با توجه به تاثیر چنین جریانی مهمی به تحلیل و نقد فلسفه روی آورده است . وی در این کار نشان داده است که از فلسفه و عقل فلسفی شناخت جامع و عمیقی داشته و به همین جهت توانسته در موضوعات مهمبه ویژه موضوعات مشترک فلسفه و عرفان وارد شود و جنبه های گوناگون نقاط ضعف فلسفه و عقل را مطرح کند و نارساییهای ذاتی و عارضی فلسفه در شناخت حقیقی و یاری رساندن به انسان برای درک درست ازهستی و خویشتن خویش را بر ملا سازد. میتوان گفت یکی از دلایل مهم رد و انکار فلسفه در قلمرو عرفان اسلامی،تفاوتهای اساسی فرهنگی و اعتقادی نسبت به مسایل ماورایی به ویژه چگونگی شناخت خداوند تعالیو راه رسیدن به جلوه های الهی بوده است و مولوی نیز خواسته و ناخواسته زیر تاثیر چنین فضایی به شیوهی خاصخود به نقد و تحلیل فلسفه پرداخته است .

کلیدواژه ها:

نویسندگان

افسانه سعادتی

دانشجوی دکتری شهید چمران اهواز

مختار ابراهیمی

استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز