مدل هماهنگی بین یادگیری سازمانی با ساختار سازمان و اثر آن بر بهبود عملکرد کارآفرینانه سازمان ها مورد مطالعه : صنعت خودروسازی

مقاله ی حاضر نتیجه ی تحقیق میدانی است که با هدف بررسی رابطه ی میان یادگیری سازمانی و ساختار سازمان و تاثیر هماهنگی بین این دو متغیر بر عملکرد سازمان صورت گرفته است. نمونه آماری پژوهش کارخانه ی خودرو سازی سایپا بوده و برای ارزیابی عملکرد سازماناز کارکنان سالن مونتاژ کارخانه، مدیران بخش تعمیرات و نگهداری و جمعی از مشتریان به عنوان ذینفعان استفاده شده است که همگی ازطریق تکمیل پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو متغیر یادگیری سازمانی و ساختار سازمان با هم رابطه ی مستقیم داشته و اثر تعاملی آنها بر هم، روی عملکرد سازمان اثر می گذارد، به طوری که اگر این دو متغیر در جهت مثبت با هماهنگی بالا در سازمانی برقرار باشند موجب بهبود عملکرد سازمان می شوند. مدل مفهومی ارایه شده در تحقیق که از بررسی و مطالعه مدل سیستمیسازمان یادگیرنده ، ابعاد طرح سازمان و همچنین ارزیابی عملکرد سازمان با روش کارت امتیازدهی متوازن تهیه گردیده است، تایید کننده ی رابطه های مطرح شده در هدف مقاله می باشد. از قبیل رابطه ی بین ابعاد ساختاری و ابعاد محتوایی ساختار سازمان با زیرسیستم سازمان از مدل سیستمی و هم چنین رابطه ی هماهنگی بین دو متغیر یادگیری و ساختار با ابعاد عملکردی در روش کارت امتیازدهی متوازن که عبارتند از: بعد مشتری، بعد داخلی سازمان، بعد نوآوری و یادگیری و بعد مالی.

کلیدواژه ها:

یادگیری سازمانی ، سازمان یادگیرنده ، مدل سیستمی سازمان یادگیرنده ، ساختار سازمان ، عملکرد سازمان