رابطه بین مهارتهای تفکر انتقادی و سلامتروانی دانشآموزان دختر دوره پیشدانشگاهی شهر همدان

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 405

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SJH-19-1_009

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1395

چکیده مقاله:

مقدمه و هدف: تفکر انتقادی به توانایی فرد برای تحلیل و ارزشیابی اطلاعات اطلاق می شود. چنین مهارتی بیش از پیش بهضرورتی غیر قابل انکار در زندگی اجتماعی تبدیل شده است. از این رو اکنون پرورش مهارتهای تفکرانتقادی یکی از اساسی تریناهداف نظام های تعلیم و تربیت جهان را در سطوح مختلف از ابتدایی تا عالی تشکیل می دهد. سلامت روانی افراد تاحد زیادیمتاثر از کیفیت و نوع مهارت های فکری آنان است. براین اساس، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت تفکر انتقادی و سلامت روانیو رابطه این متغیرها در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر همدان در سال تحصیلی 89-1388 انجام شده است.روش کار: این مطالعه توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است که درآن نمونه ای با حجم 331 دانش آموز با استفاده از روشنمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است . به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب )و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلیر (GHQ) فرم 28 سوالی استفاده شده است. داده های پژوهش با کمک شاخص های آمارتوصیفی و آزمونهای آماراستنباطی( ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: یافته های مطالعه حاکی از آن است که میانگین تفکر انتقادی دانش آموزان 6/51 از 34، میانگین سلامت روانی دانش آموزان 31/52، 61 نفر (18/4%) فاقد اختلالات روانی و 270 نفر (81/6%) مشکوک به علائم اختلال روانی می باشند . بین مهارت های تفکرانتقادی و اختلال در سلامت روانی دانش آموزان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد بین مهارت های تحلیل انتقادی و استدلال قیاسی با علائم اختلالات روانی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد ، به عبارتی با افزایش این مهارت در دا نش آموزان، مشکوک بودن به اختلالات روانی آنها کاهش پیدا می کند. براین اساس، می توان وضعیتسلامت روانی هر فرد را با توجه به میزان مهارتهای تحلیل انتقادی و استدلال قیاسی وی پیش بینی کرد.نتیجه نهایی : نتایج مطالعه نشان داده است که دانش آموزان مورد بررسی از حیث مهارت های تفکر انتقادی در سطح نازلی قراردارند و سلامت روانی اکثریت آنان نیز در معرض خطر قرار دارد و با کاهش سطح مهارت های تفکرانتقادی، علائم جسمانی،اضطراب، اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی آنان افزایش یافته است. لذا توصیه می شود مسؤولان آموزشی و بهداشتیو خانواده ها به این مسأله توجه و اهتمام جدی داشته باشند.

نویسندگان

یحیی معروفی

استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا

محمدرضا یوسف زاده

استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا

فاطمه بخشکار

کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه بوعلی سینا