رابطهی راهبردهای تنظیم هیجان با باورهای وسواسی دانشجویان

مقدمه: در تبیین ابتلا به اختلال وسواسی اجباری OCD تحقیقات اخیر معتقد به نقش کلیدی شش حوزه شناخت ناکارآمد شامل احساس مسئولیت برای صدمه و آسیب، ارزیابی تهدید و خطر نیاز به برخورداری از اطمینان، اهمیت دادن به افکار، کنترل فکر و کمال هستند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی راهبردهای تنظیم هیجانبا باورهای وسواسی دانشجویان است. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد بود که از این میان تعداد 523 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای باورهای وسواسی، تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. دادههای جمع آوری شده بوسیله ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و همبستگی کانونی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که خرده مقیاسهای سرزنش خود، نشخوارفکری فاجعهآمیز کردن و پذیرش توان پیشبینی باورهای وسواسی را دارند. نتیجهگیری: باورهای ناکارامد وسواسی میتوانند عامل زمینهساز اختلال وسواسی اجباری شوند. لذا در مداخلات درمانی، - توجه به این باورها و اصلاح آنها ضروری به نظر میرسد.

کلیدواژه ها:

راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ، باورهای وسواسی ، دانشجویان