پیش بینی رضایت زناشویی زنان شاغل بر اساس متغیر های کنترل عواطف و تحریف های شناختی

هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رابطه بین کنترل عواطف و تحریف های شناختی با رضایت زناشویی بوده است. عوامل مختلفی بر استحکام و دوام خانواده تاثیر می گذارند که از جمله آنها، رضایت، روابط سالم و مبتنی بر سازگاری و تفاهم بین اعضاء به ویژه زن وشوهر است. بررسی عوامل مؤثر در رضایت زناشویی از این جهت حائز اهمیت است که رضایت فرد از زندگی زناشویی بخش مهمی از سلامت فردی محسوب می گردد. با توجه به افزایش روز افزون اشتغال زنان و مشکلاتی از قبیل طلاق، نارضایتی از زندگی زناشویی، روابط نامشروع زوجین، این پژوهش بر آن بوده تا با تعیین میزان همبستگی و رابطه بین کنترل عواطف و تحریف های شناختی با رضایت زناشویی، شناخت بیشتری از عوامل تاثیر گذار بر رضایت و نارضایتی زنان شاغل فراهم آورده و زمینه های لازم برای کار بیشتر بر روی عوامل ارتقاء دهنده رضایت زناشویی را به جوامع علمی معرفی نماید. همچنین این پژوهش تاثیر کنترل عواطف بر تحریف های شناختی را نیز مورد بررسی قرار داده و نشان داده است که کنترل عواطفی همچون خشم و افسردگی چطور می توانند موجب تحریف های شناختی زوجین شوند و در نتیجه روابط زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش عبارتست از کلیه زنان شاغل در گروه سنی 25 تا 55 سال در سازمان-های مجموعه ی وزارت بهداشت که شامل دانشگاه علوم پزشکی، خدمات درمانی، شبکه های بهداشتی و بیمارستانهای بجنورد به تعداد 220 نفر زن هستند که 140 نفر طبق جدول مورگان(1978) بصورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، به این صورت که ابتدا از بین سازمان ها و مؤسسات فوق الذکر به صورت تصادفی چهار محل(بیمارستان امام رضا، مرکز بهداشت امام علی و امام سجاد، دانشگاه علوم پزشکی) انتخاب شدند. در مرحله بعد کلیه زنان شاغل در مؤسسات و سازمان های فوق به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. سپس پژوهشگر با کسب مجوز و حضور در این محل ها و هماهنگی های لازم در زمانی از قبل تعیین شده در این مکان ها حضور یافت و به صورت همزمان و در یک نشست به کارکنان به صورت فردی پرسشنامه ها را ارائه نمود و پس از پاسخ گویی نمونه ها، پرسشنامه ها جمع آوری شد. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از پرسشنامه کنترل عواطف انیسی(1387)، پرسشنامه تحریف های شناختی عبد الله زاده(1389) و پرسشنامه رضایت زناشوئی ثنایی(1375) داده ها با استفاده ازروش تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این پژوهش تمام خرده متغیر های تحریف های شناختی و کنترل عواطف (تحریف شناختی، خلق افسرده، تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی، عاطفه مثبت، خشم، تعمیم مبالغه آمیز اضطراب، بی توجهی به امر مثبت، نتیجه گیری شتاب زده، درشت بینی و ریز بینی، استدلال احساسی، باید بهتر، برچسب زدن، شخصی سازی) وارد تحلیل رگرسیون گام به گام شدند . از بین کلیه متغیرها و خرده متغیرهای وارد شده در مدل ،پنج متغیر (تحریف های شناختی، خلق افسرده، تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی و عاطفه مثبت) وارد مدل شدند و بقیه متغیرها برای پیش بینی متغیر وابسته معنادار نبودند و از مدل حذف شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین کنترل عواطف و تحریف های شناختی با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ایجاد رضایت زناشویی به عوامل متعددی بستگی دارد که از مهم ترین آن ها تفکرات شناختی درست و نداشتن تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی، خلق افسرده و عواطف مثبت است. همچنین بین کنترل عواطف و تحریف های شناختی رابطه مثبت معنادار وجود داشته ،و کنترل عواطفی همچون خشم،افسردگی و... میتوانند موجب تحریف های شناختی زوجین شوند ودر نتیجه روابط زناشویی را تحت تاثیر قرار دهند.یافته های پژوهش حاضر با ایده ها،یافته ها ونظریات روانشناسان ومتخصصان هم سو و مورد انتظار بوده است. نتیجه گیری: از این یافته ها می توان در آموزش زوجین جهت شناخت بیشتر نسبت به عواطف خود، نحوه کنترل مناسب عواطف و شناخت و اصلاح تحریف های شناختی استفاده کرد.

کلیدواژه ها:

کنترل عواطف ، تحریف های شناختی ، رضایت زناشویی