نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت استراتژیک

اغلب روابط بین فرهنگ و استراتژی های سازمان تعیین کننده موفقیت سازمان می باشد. در حال حاضر چالشی که پیش روی مدیران استراتژیک قرار دارد این است که باید بتوانند به ترتیبی در فرهنگ سازمانی وشیوه اندیشیدن افراد تغییراتی ایجاد نمایند که فرایند تدوین، اجرا، ارزیابی استراتژی ها مورد تأیید قرار گیرد.استراتژیهای بزرگی هستند که فرهنگهای سازمانی قوی در برابر این استراتژیها مقاومت میکنند. اینمبحث را،با عنوان فرهنگ، استراتژی را به عنوان صبحانه میخورد می نامند. فرهنگ یک مؤسسه هنگامی که در مقابل استراتژی آن قرار بگیرد، مدیریت را با دو گزینه رودررو خواهد ساخت، به گونه ای که یابه انتخاب یک استراتژی مناسب با فرهنگ مجبور خواهد شد و یا فرهنگ خود را به گونه ای مناسب با استراتژی تغییر می دهد. به نفع مدیریت استراتژیک است که از دیدگاه فرهنگی نگاه کند، زیرا اغلب موفقیتبه میزان حمایتی بستگی دارد که فرهنگ سازمانی از استراتژی ها بنماید. انتخاب استراتژی به گونه ای مناسب با فرهنگ گاهی می تواند با محتوای تغییرات در محیط بیرونی تعارض داشته باشد و از طرف دیگر تغییر فرهنگ در مقابل انتخاب یک استراتژی مناسب با محیط بیرونی هم مسئله ای نیست که به راحتی قابل حل باشد. به مدیران سازمانها توصیه می شود:.1 از استراتژی استفاده کنید که با فرهنگ شما سازگار باشد. انتخااب درسات یاک اساتراتژی کاه باا فرهنگ شما هماهنگ است، با توجه به فرهنگ کنونی جامعه قابل دسترس و معقول است..2 قوت فرهنگی خود را از طریق برنامههای ایجاد کننده تحول، افزایش دهید. فرهنگ شما به عناوان سلاح شما است که میتوانید به منظور سرعت بخشیدن به حرکت خود در راساتای تحاول فرهنگای، از آن استفاده نمایید.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، مدیریت استراتژیک ، استراتژی فرهنگی ، موفقیت سازمانی